Tuesday, June 10, 2014

با دخترک حرف میزدیم از کارهایی که میکنم و میکردم. گفت مامان وبلاگ که می نوشتی خیلی خوب بود. دیگه نمی نویسی؟ گفتم آره خیلی خوب بود. گفت فکر کن هر روز اینهمه آدم که می شناختی و یا نمی شناختی تو رو میخوندن و از زندگیت می دونستن. راست میگفت. نوع عجیبی از ارتباط جمعیه وبلاگ. گفتم وقت 
نمیکنم که ذهنم رو روی نوشتنش متمرکز کنم. گفت بنویس خوب. دوباره نوشتن در وبلاگ کار دور و سختی بنطرم می اومد اونروز.

دیروز از روی اجبار صبح یک ساعت زودتر بیدار شدم. در راه شرکت به یک مصاحبه گوش میکردم و در اونجا شنیدم از انرژی هایی که در صبح زود جاریه.در شرکت با دوست و همکارم باز از صبح گفتیم. قرار شد که صبح ساعت پنج به من تکست بزنه. این دوستی که دارم، خودش یکی از نعمت هایه که من دارم. 
صدای الارم بابایی رو بیدار منیکنه و نمیخوام یبدار شدن من به بیخواب شدن اون تبدیل بشه. 

رسیدن تکست منو از یک کابوس بیدار کرد. در همون کابوس گریه میکردم و سرگردون بودم. فکر میکنم  که کاننات همه چه طور باهم درست در کارند. "ابر و باد و مه و خورسید و فلک در کارند"

با خوشحالی بیدار شدم. خوشحال از دوباره متولد شدن در روزی دیگر. کارهای کوچولویی روانجام دادم که همه رو مدتها نکرده بودم. بعد از چندین سال وضو گرفتم و مراقبه کردم. و بعد از چندین ماه نوشتم.

راستی که دخترک در تو چه انرژی عجیبی هست. ببین که با هم گفتیم و چطور گفتن به شدن رسید.

در مصاحبه ی که دیروز شنیدم، وین دایر به شعری از مولوی اشاره کرد.

The breeze at dawn has secrets to tell you.
Don’t go back to sleep.

You must ask for what you really want.
Don’t go back to sleep.

People are going back and forth across the door sill
Where the two worlds touch.

The door is round and open.
Don’t go back to sleep.

گشتم که شعر فارسیش رو پیدا کنم. نشد. اگر میدونین برام بنویسین


زندگی که هر روزش صبح داره و هر صبحش ما دوباره بیدار میشیم و به نوعی ریست میشیم، زندگی که 

هر روزش شروعی دوباره و فرصتی جدیده، واقعا رسم خوشایندیه. روزتان خوش.

راستی اینهم لینک اون مصاحبه است که گوش کردم.‏
http://www.hayhouseworldsummit.com/home-registered-free/?vid=93299716

****************************************
بعدا نوشت:‏
لاله اصل شعر رو میدونست. ‏

    این باد سحر محرم رازست، مخسب    هنگام تفرع و نیاز است، مخسب
برخلق دو کون از ازل تا به ابد        این در که نبسته است، باز است، مخسب