Thursday, July 16, 2009

جنِ خانگی

جايی در کتاب اسپایدرویک که شبها با روشی ميخونیم، جنی که در کتاب بهش ميگن "جنِ خانگی"، چون بچه های خانواده ی گريس، خونه اش رو خراب کرده بودن و از دستشون عصبانی بود، شب رفته بود سراغ دخترک و موهاش رو تکه تکه به نرده ی بالای تختش گره زده بود. دخترک صبح پاشده بود، در حاليکه نميتونست سرش رو تکون بده.ه
.
صبح که داشتم آماده ميشدم بيام بيرون. موشی بيدار شده بود و روشی هنوز خواب بود. ديدم موشی بالای سر روشی داره ميپلکه. رفتم که ببرمش بيرون تا روشی رو بيدار نکنه. ديدم يک لاک دستشه و درش رو هم باز کرده. خوشحال از اينکه به موقع و قبل از لاک زدن به کمد و ديوار و خودش رسيدم، لاک رو ازش گرفتم و گفتم بيا تا من برات لاک بزنم و خودت فوت کن تا خشک بشه.ه
.
يکی دو ساعت بعد، روشی بهم زنگ زد و گفت که تازه از خواب بيدار شده. گفت که فکر ميکنه خونه ی ما هم مثل خونه ی خانواده ی گريس، جن خانگی داره. وقتی دليلش رو پرسيدم گفت: آخه ديشب که خواب بودم، يکی انگشتهای منو لاک زده. ناخنهام نه ها، انگشتهام.ه
.
.
.
پ ن: باز چشم مان دوخته شده، به يک روز، يک جمعه. تا از پس آن چه برآيد و اين موج سبز را به کدام سوی روان کند. ه

6 comments:

  1. ba in tafavot ke jene khoneye shoma esmesh "Mooshi"st.

    ReplyDelete
  2. به جمعه هم زیاد خوشبین نباش. از این ادم آبی گرم نمیشه!!

    ReplyDelete
  3. حرفمو پس میگیرم! فکر میکنم بسیار عالی حرف زده. به قول معروف در خانه اگر کس است یک حرف بس است. بهتر از این نمیتونسته حال طرفو بگیره.

    ReplyDelete
  4. جالبه اگر بدونید که من همین تازگیها این کتاب اسپایدرویک رو خوندم، نه برای بهار بلکه برای خود خودم

    ReplyDelete
  5. مردم خيلي زياد بودند.
    از اول انقلاب تا بحال اينهمه جمعيت نيامده بود نماز جمعه! (بين يک تا دو ميليون نفر)
    البته نه براي حرفاي هاشمي و نه براي نماز خوندن بلکه بخاطر حضور موسوي و جبش سبز و براي حضور در راهپيمايي و براي نه گفتن به رهبر و دولت کودتايي

    از هاشمي هم همينقدر انتظار ميرفت نه بيشتر نه کمتر
    مثل هميشه ميانه رو

    شعارهاي ديروز واقعا جالب بود مخصوصا لج کردن مردم با شعارهاي حکومتي و برعکس کردن و پاسخ دادن به آنها
    (اکثرا در محوطه خارج از دانشگاه)

    حالا اين حکومته که بعد از سي سال از الله اکبر گفتن و نماز جمعه رفتن و مرگ بر ... گفتن مردم ميترسه.

    دنياي عجيبيه!

    ReplyDelete
  6. یه مرد امیدوارJuly 19, 2009 at 8:30 AM

    یک شکلک خنده برای آن کار موشی و یک خدا را شکر برای پیوستتان

    ReplyDelete