Friday, November 7, 2008

محمد رسول الله

فصل اول کتاب فارسی روشی (فارسی اول راهنمايی) که شامل 5-6 درس بود، در مورد اسلام و تاريخ اسلام بود. درس اول رو که در مورد زندگی پيامبر از متون قديمی فارسی بود، خوانديم. ولی بعد تصميم گرفتم که اصلا بخش اول را رد کنم و بريم به بخش دوم که دروسش مربوط به علم ودانش بود. نميتونم بفهمم چرا وقتی سه کتاب در رابطه با اسلام جزو دروس برای بچه ها هست، بازهم کتاب فارسی با موضوعات اسلامی شروع ميشه. وقتی روشی بهم ميگه که " مامان چقدر درسهای فارسی، مذهبيه" در حاليکه بهش ميگم " خوب اسلام با فرهنگ ايرانی ها خيلی مخلوط شده" و توضيح ميدم که " حکومت ايران، يک حکومت اسلاميه و به همين دليل طبيعيه که اسلام، اساس و پايه ی همه چيز در ايرانه" يا وقتی ميگه که " نميشد فقط جمهوری باشه" و من ميگم که "در انتخاباتی مردم ايران از بين انواع حکومت، جمهوری اسلامی را انتخاب کردند." جلوی خودم چندين و چند علامت سوال هست.. اولين درس در بخش دانش و علم هم از نهج البلاغه است ولی مطلب زيباييه و هردومون ازش خوشمون ميآد. روشی ميگه "چرا در فارسی همه چيز رو پيچيده ميگن و آدم بايد فکر کنه تا متوجه بشه معنيش چيه". مثلا ميگن "دهانت را با دشنام نيالای" و ساده نميگن "حرف بد نزن" و من توضيح ميدم که اينجوری زيباتره و اون ميگه "به نظر تو" و راست ميگه به نظر من. او چندان زيباييش رو درک نميکنه. و از خودم ميپرسم ما با اين تعبير زيبا، که دشنام دهانت رو کثيف ميکنه چطوره که رکيک ترين فحشها در دهانمون ميچرخه و هيچوقت به کثيف شدن دهانمون فکر نميکنيم. ه
اصلا دور شدم از چيزی که ميخواستم بنويسم. خوندن درسی که در مورد زندگی پيامبر بود، و تکه تکه های زيادی که روشی در اين مورد خونده بود، باعث شد که به گرفتن فيلم محمد رسول الله از کتابخانه فکر کنم تا به اين ترتيب تصويری به ياد ماندنی تر از داستان زندگی پيامبر در ذهنش بمونه. ه
اسم اصلی فيلم "پيام"* بود و ديروز گرفتيمش. ويديوی اولش رو ديديم و روشی خيلی جذب فيلم شده بود و ما هم بعد از سالها دوباره ديدنش اونهم به زبان اصلی، حال و هوايی داشتيم که اساسا ميخواستم در اون مورد بنويسم که نشد. فيلم باشکوهيه، با بازيهای عالی و موسيقی زيبا. بنظر من اينکار يکی از بزرگترين خدماتی بوده که به دين اسلام شده. ياد حال و هوای خودم افتادم. اولين بار در همين سنهای روشی بودم که اين فيلم رو ديدم. گرفتن بليط سينما خيلی سخت بود و هيجانی داشتم تا اينکه ببينم بلاخره اون روز ميريم يا نه. بگذريم که در طی سالهای بعد ده ها بار اونرو در تلويزيون ديدم و در مدرسه بهمون نشون دادن. ديشب هم جزييات همه ی صحنه ها به يادم بود. چه احساسی از احترام و افتخار به پيامبر و دينی که در شناسنامه ام است کردم. يا اشکهايی در صحنه های مختلف اين فيلم ريختم. يادمه وقتی از سينما اومدم بيرون به مامان گقتم که ميخوام از اين ببعد نماز بخونم. ه
چه خوب بود اگر اسلام يک انتخاب بود نه اجبار. چه خوب بود اگر هديه ای بود در دسترس، نه چوبی بالای سر.ه
ديشب هم مثل دهسالگی اشکهای من سرازير شد و اينبار علاوه بر دلسوزی برای مرگ مادر عمار در اثر شکنجه، برای بسياری چيزهای ديگراز شادی و غم گريستم.مثل وقتی که می ديدم روشی با علاقه اين داستان رو دنبال ميکنه و وقتی گروه مسلمانان در برابر نجاشی از پيام اسلام ميگويند که در دين ما زن و مرد با هم برابرند و هر انسان از يک زن و يک مرد بوجود ميايد، او بالا مي پرد و خوشحالی ميکند. گريه ميکنم از شادی آن زمانی که ميتوانم تکه ای از فرهنگی را که با آن بزرگ شدم، به او بدهم و او با علاقه بگيرد، بفهمد و قدر بداند و با سربلندی به دوستانش بگويد.ه
خواه ناخواه، اسلام بخشی از فرهنگ ماست و ايکاش که اين بخش ناگسستنی، پاک و منزه بماند. يا ميماند؟؟؟ يا بشود ؟؟؟
"The message"*

8 comments:

  1. درد وقتی به دل آدم میاد که از همون اسلامی که با افتخار میگه در دین ما زن و مردبرابر هستند میبینیم که یهو هزار تا نابرابری برای زنها به وجود میاد. روشی که ایران نیست که این نابرابری ها رو ببینه، بنابراین تا می تونی روی این نکات زیبای اسلام واقعی مانور بده

    ReplyDelete
  2. از تصور این که روشی بالا پریده، نیشم باز شد :D

    چه زیبا و دست داشتنی.ه

    راست گفتی اون جمله سخت بود و من هم طول کشید تا فهمیدم! به قول روشی روش سخت را انتخاب می کردند!!ه

    ReplyDelete
  3. az Wikipedia:
    Moustapha Akkad (Arabic: مصطفى العقاد‎) (July 1, 1930 – November 11, 2005) was a Syrian American film producer and director, best known for producing the series of Halloween films and directing Mohammad, Messenger of God and Lion of the Desert. He was killed in 2005 in Amman, Jordan by an Al-Qaeda in Iraq suicide bomber.

    ReplyDelete
  4. راست میگی ،کاش اینقدر اسلام رو با زور بهمون دیکته نمیکردن.اینقدر دیکته شده که آدما هم قاطی کردن.نمیدونن دوست دارن نماز بخونن،عادت کردن یا مجبورن؟میدونی دردناک از همه برای من دیدن خانومهایی که سر سجاده همچین که سلام نماز رو میدن تسبیح بدست شروع میکنن به غیبت کردن و تهمت زدن همیشه با خودم فکر میکنم اینا مگه مجبورن نماز بخونن؟مگه از روی باورشون انتخاب نکردن؟اما مطمئنم باورش ندارن و همه اینا نتیجه همون اجبار و دیکته کردنه

    ReplyDelete
  5. خوبه که فارسی رو به بچه تون یاد میدین. فکر کنم بشه کتابهای بهتری از کتابهای تدریسی در مدارس ایران رو برای آموزش انتخاب کرد.

    ReplyDelete
  6. چقدر زیبا نوشته‌اید. یادمه من عاشق حمزه بودم و یادمه چقدر اشک ریختم وقتی اون شهید شد. اون صحنه‌ای رو که با اسب می‌آد و شیر رو شونه‌اش هست و برا اولین بار از پیامبر دفاع می‌کنه و هیچکس جرات نفس کشیدن نداره برا من همون حس بالا پریدن روشی رو داشت
    این پستتون خیلی تاثیر داشت. ممنون از بیاد آوری این حسهای خوب

    ReplyDelete
  7. شاید یکی از مشکلات ما در این زمان این باشه که فاصله بین حرف و عمل ها خیلی زیاد شده به علاوه اینکه الگوهای خوبی هم برای مسلمونی نداریم. وقتی قرار باشه که درباره اسلام از روی اعمال من ِ مثلا مسلمون قضاوت بشه اونوقت خیلی قضاوتهای نادرست انجام خواهد شد. ممنون از شما بخاط یادآوری خیلی چیزها

    ReplyDelete
  8. ببینم آقا یا خانم حرفهای معمولی, چه الگویی رو می خواهی به عنوان یک مسلمان معرفی کنی؟ دیگه برتر از پیامبر یا حضرت علی که توی اسلام نداریم؟ داریم؟ میتونی راست و حسینی!!! به بچه ات بگی همچین که حضرت خدیجه سرش رو گذاشت زمین حضرت محمد به بهانه توسعه روابط شروع کرد به زن گرفتن و حتی در سن 60 سالگی از دختر 9 ساله چشم نپوشید؟ (اون وقت حالا دولت جمهوری اسلامی کتاب "لولیتا" رو که راجع به عشق مالیخولییایی یک مرد 40-50 ساله به یک دختر 9 ساله و درخواست های سکس زوری او از دختر است رو ممنوع می کنه!!) میتونی بگی هنوز کفن حضرت فاطمه خشک نشده بود که حضرت علی ازداج کرد؟ مهمتر از همه میتونی بگی حضرت علی توی مهمترین کتاب خودش"نهج البلاغه" که درس مملکت داری رو به دنیا میده علنا آورده که از مشورت با زنان بپرهیزید چون موجوداتی کم عقل هستند؟ و این که این بهانه ای شد برای مردهای مسلمان که تا ابد زن ها رو تحقیر کنند و مخصوصا دولت فخیمه جمهوری اسلامی تا هرچه زن قاضی بود از کار برکنار کنند. و هزاران هزار واقعه دیگر! واقعا شما ها که درس اسلام رو به بچه هاتون مخصوصا به دخترهاتون میدین و از "زیبائی هاش" میگید راجع به این طرف قضیه هم صحبت میکنید؟ من برخلاف تولدی دیگر عزیز معتقدم که باید این طرف قضیه رو هم به بچه ها گفت, مخصوصا در دنیای آزاد اینجا. چون اگر اینهارو خودشون کشف کنند اعتبار ما والدین براشون زیر علامت سئوال میره.

    ReplyDelete