Monday, August 10, 2009

مي خواندم، مي خوانم، خواهم خواند

مي دونم که وبلاگ هر کس خونه ی خودشه. مي دونم که چهار ديواری، اختياريه. مي دونم که هر کی هر وقت دوست داره مي نويسه و هر وقت نداره نمي نويسه.ه
ولی
وبلاگ نويسی يکجور رابطه با آدمهاست. وقتی وبلاگ يکی رو ميخونی، هر روز و مرتب، ازش خبر داری، رابطه ای که شايد حتی عميق تر و نزديکتر از رابطه ات با آدمهای دور برت بشه، بوجود مياد. با هر روز يا هر چند روز يک بار، خوندن نوشته اش، اين رابطه زنده مي مونه. ه
وبلاگ نويسی هم مثل هر چيز ديگری مطلق نيست. نه ميتونی بگی مينويسم برای خودم و هيچ کاری هم به خواننده ندارم، که در اينصورت بايد پرسيد پس چرا پستش مي کنی. بنويس روی کاغذ و بگذار در کشوی ميزت. نه ميتونی بگی برای ديگران مينويسم، حتی اگر دوست نداشته باشم بنويسم. اونوقت ميشه انجام وظيفه و کار زورکی.ه
من مي نويسم چون نوشتن رو دوست دارم و لذت مي برم از تبديل فکر و تصور به کلمات و جملات و از اين طريق با خودم و دنيا ارتباطی برقرار می کنم. اين ارتباط هم جور ديگری برام لذتبخشه، چون ارتباط با دنيا و آدمهاش رو هم دوست دارم. اين ارتباط به نظر من نتيجه ی اجتناب ناپذير وبلاگه. من دوستش دارم ولی حتی اگر دوستش نداشته باشيم، فکر مي کنم حداقل بايد بهش احترام گذاشت. ه
...
اين صغری کبری ها رو چيدم تا بگم که وبلاگهايی که مي خوندم و برای ماهها آپديت نشده بودن، يک جورايی دلخورم مي کردن و از اونجا که وقتی اين صفحه رو باز مي کنم، قراره باهاش راحت باشم و از اونجا که کلا در زندگی دوست ندارم، روی آدمها به هر دليلی خط بکشم يا کسی رو حذف کنم، جابجاشون کردم. اينجوری شده که حالا بعضی وبلاگها را مي خوانم و بعضی ها را مي خواندم
.
.
پ ن: به قول ابطحی يا وبلاگ ننويسيم يا مرتب بنويسيم. الحق هم که هر روز وبلاگش به روز مي شد. حيف که از 26 خرداد ديگه از اين دوست وبلاگی، نوشته ای نديدم و جز خبر تلخ، نشنيدم. اميدوارم که هر چه زودتر، وبلاگش را به روز کند.ه

12 comments:

  1. I don't know. My writing is under influence of my emotions... so I am not sure if i can write regularly.

    ReplyDelete
  2. منهم همين را ميگم ديگه ..ادب وبلاگي يعني مرتب بنويسي و به خواننده ها احترام بزاري ..انصافا تو يكي كه مودبي

    ReplyDelete
  3. چه کار جالبی کردی. منم مونده بودم با اینایی که آپ نمیکنن و منم دوستشون داشتم چیکار کنم .

    ReplyDelete
  4. ولی از طرفی خودمم همنطور ام عن بعض موقع ها اصلا" حس نوشتن ندارم و اگه بنوسم هم چنگ به دل نمزنه. خلاصه یه جورای خودمم این مشکل رو دارم.

    ReplyDelete
  5. ولی از طرفی خودمم همنطور ام عن بعض موقع ها اصلا" حس نوشتن ندارم و اگه بنوسم هم چنگ به دل نمزنه. خلاصه یه جورای خودمم این مشکل رو دارم.

    ReplyDelete
  6. به نظر من بعضی وقتها نوشتن واقعا کار سختی میشه

    ReplyDelete
  7. یه مرد امیدوارAugust 12, 2009 at 12:08 AM

    دلمون به تاپ تاپ افتاد نکنه ما هم رفتیم جزو خوانده می‌شدیم ها
    دیدیم نه. خیالمان راحت شد
    ولی جالبه من زمانی که یه مطلب جدید می‌نویسم همون موقع ستون سمت چپ وبلاگ شما به روزرسانی رو نشون نمی‌ده. شاید بخاطر تفاوت ساعته البته
    به هرحال هر زمان که خواستید ما رو ببرین تو اون لیست سیاهه یه تدکر کوچیک بدین ما تند تند به روز رسانی می‌کنیم تا حدی که شما منصرف بشین
    :)

    ReplyDelete
  8. منظور من از مرتب به روز کردن، هر روز نبود. راستش کلمه ی
    months
    زير اسم وبلاگ هایی که ميخوانم، اذیتم میکنه. رسما هم اعلام میکنم که فقط خودم مسیول این حس بد هستم و نه هیچ کس دیگر.ه

    :)

    ReplyDelete
  9. من بی‌ ادب را حذف کردی!

    خوب کردی ولی‌ وسوسه‌ام کردی بنویسم چرا نمینویسم.

    من را متوجه این مسئولیت وبلاگ نویسی هم کردی،رویش فکر می‌کنم و خبرت می‌کنم

    فعلا با اجازه میخونمت و برایت آرزوی شادی می‌کنم.

    ReplyDelete
  10. پريسا جان حذف نکردم، فقط جابجا کردم. هر وقت نوشتی خبرم کن تا معلق زنان بخوانم.ه

    ReplyDelete
  11. برای بعضی‌ها وبلاگ‌نویسی مثل درد دل می‌مونه. آدم که همیشه درد دل نمی‌کنه. گاهی هم دل درد داره و باید استراحت کنه. گاهی اوقات طول می‌کشه. دست به صفحه کلید نمی‌ره، یا می‌ره و نصفه راه می‌مونه، تا یه وقتی یه چیزی بیاد و مغزت رو قلقلک بده و راه بیاندازدش!

    خلاصه که قبول! ما بی‌ادبیم و پایه حرفت رو قبول دارم. وقتی چیزی رو عمومی می‌کنی، توقع به وجود می‌آری و باید به این توقع جواب بدی. قبولولی همیشه می‌شه؟

    قربانت

    ReplyDelete
  12. هميشه نميشه امير جان. قبول. آدم که ماشين نيست که طبق برنامه و سر ساعت وبلاگ بنويسه. بنظر من ولی بايد تعادلی هم رعايت کرد و البته بالاتر هم گفتم که اين فقط و فقط نظر من است .ه

    بقول معروف "هيچ ترتيبی و آدابی مجوی، هر چه مي[خواهد ل تنگت بگوی..."ه

    ReplyDelete