دیدی تو فیلم ها چه جوری روح یک آدمی از تنش در می آد و می ره به یک طرفی. گاهی مثل الان منهم همین طور می شم. یعنی با دیدن تصویر جدید از دوستانی نزدیک که سالهاست ندیدمشون، یا خونه یا خیابونی که می شناسمش، در خیال پرواز می کنم پیششون. پروازش حس ِسبکیِ خوبی بهم می ده، ولی وقتی بر میگردم و فاصله ام رو بیشتر حس میکنم، سنگین میشم.ه
.
.
پ ن: کوتاه نوشتم. اونهم بدون تلاش.ه
حس غریبیه دوست داشتن یه آدم یا یه چیز و در همان حال تلاش برای متقاعد کردن خودت که میشه دوری رو هم تحمل کرد و زیباییهایی در اون دید
ReplyDeleteو خیلی هم خوب نوشتی!
ReplyDeleteکامنت کوتاه!