Thursday, May 27, 2010

حریف

خوبه که آدم موفق باشه. خوبه که چیزهای زیادی بلد باشه. خوبه که حرفهای درست بزنه. خوبه که مشکلات رو بتونه حل کنه. ولی خوب نیست که آدم به همه ی اینها عادت کنه. خوب نیست که اینها عنوان باشه و روی پیشونیت نوشته بشه، یا روی سینه ات نصب، تا همه و یواش یواش خودت هم باورکنی این نقش رو.‏
خوبه که آدم اشتباه هم بکنه. خوبه که آدم چیزهایی رو هم بلد نباشه. خوبه که یک وقتهایی اشتباه کنی و بقیه ببیندش. خوبه که برای شنیدن اشتباهت از دیگران آمادگی داشته باشی و پذیرا باشی. خوبه که بهتر از خودت رو تجربه کنی و بچشی. ‏
ایمیلش رو چند بار خوندم. فکر میکردم همیشه حرف های درست می زنه. روشن و باز فکر میکنه. اشتباه میکردم. اگر اینطور بود، وقتی برای اولین بار، توی کارش اشکالی بود و یکی دیگه درستش کرد، اشکال رو قبول می کرد و ازش تشکر می کرد. برای اولین بار ازش حرف نادرست شنیدم، با چشم بسته و فقط برای دفاع از نظرش. وقتی اشکال کارش رو دیدم و ناچار بودم از عوض کردنش، خوشحال شدم از اینکه برای اولین بار بهتر از او نگاه کردم. دومین بار هم زود پیش اومد. امروز که جوابی نابجا داد، به این فکر کردم که بزرگ شدن در نگاه دیگران چیز خوبی نیست. یعنی خطر. ‏
بالا و پایین رفتنهامون بی دلیل نیست. زندگی همیشه در نوسانه. اشتباه، خرابکاری، ضایع شدن، دوم شدن، آخر شدن،... همشون فرصتی هستند برای معمولی بودن. برای ری سِت* شدن. برای پاک کردن و تصقیه ی عناوین الصاقی توسط خودمون و دیگران، برای یادآوری اینکه "من هم مثل بقیه هستم" که نعمت بزرگیه. کاش هر روز، دوباره متولد می شدیم. ‏
.
دیگه اینکه دارم فکر میکنم چقدر آمدن آدمهای مختلف در مسیر زندگیمون خوبه. اونها که بیشتر اذیت مون میکنند، قطعا معلم درس های مهم تری هستند. بازیم، در کار، یکنواخت و راکد شده بود. ممنونم از اضافه کردن حریف قدر، که همه چیز رو بهم زد و بازی رو زنده کرد. یادم انداخت که باید خوب بازی کنم و بازیکن خوب، باید همیشه آماده برای طرح و فکر جدید باشه. مادربزرگم راست می گفت که تو از مادر هم به ما مهربانتری. ‏
.
.
پ ن: خلیل، جواب سوالت را فهمیدم. همیشه هست. همیشه برایش می نویسم، فقط اسمش را نمی گویم. اسمش می تواند خدا باشد، یا هستی، یا کاینات. هر چه هست همانست که مادربزرگم می گفت. همان مهربانترین مهربان. ‏
Reset *

3 comments:

  1. چقدردلم برای این دست و پنجه نرم کردن های کار تنگ شده. ازش لذت ببر. حتی از ترسا و دلهره هاش. موفق باشی.

    ReplyDelete
  2. مریم-مامان آواMay 29, 2010 at 5:02 AM

    عاشق درد و دل کردن با همون خدایی هستم که همیشه هست در کنا رهمه

    ReplyDelete
  3. سلام دوست عزیزم
    آرزو دارم از لحظات زندگیت بهترین استفاده رو بکنی و روزهای پرباری را در پیش رو داشته باشید .
    اگه تاکنون به وبلاگ "سلامت روان - سایت روانشناسی" تشریف نیاورده اید و از پست جدید آن دیدن نفرمودید و از سویی علاقمند به مطالب روانشناسی هستی، در وب زیر منتظرحضور گرمتون هستم و پیشاپیش ازاظهارنظردوستانه اتان، صمیمانه سپاسگزارم.
    با تشکر و تقدیم احترام – احمد فلاح
    www.affa110.blogfa.com

    ReplyDelete