Monday, July 19, 2010

خاله سوسکه و پای بلوری

در کلاس یوگا هستم. پاهام رو دراز کردم. انگشتهای پام رو از هم باز کردم و کشیدم، اونطوری که هوا از بینشون بگذره. سینه پام رو جلو دادم و انگشتها رو بطرف خودم آوردم. حضور خوبی در این حالت دارم و از کشش پام خوشم میاد. از دیدن انگشتهای پام، خوشحالم. لذت بردن از اعضای بدنم رو خیلی وقت نیست که می چشم. لذت نگاه کردنشون، تایید زیباییشون. تشکر از بودنشون و سلامتیشون. با یوگا بود که بتدریج حضورشون رو حس کردم. توشون نفس کشیدم و لمسشون کردم. ثانیه هایی که انگار مثل بدنم کش میان و طولانی میشن. در بین همین نفس ها و تمرکزم روی پنجه و انگشتهای پام بود که دو تا پنجه ی پای سفید و تپلی، میاد جلوی چشمم. همونها که دیروز جلوم بود و روی ناخن های کوچولوش، لاک قرمز می زدم. همون انگشتهایی کوچولوی بهم فشرده ای که به سختی از هم کمی جداشون میکردم تا لاک ناخنها بهم نخوره.‏

یاد عکسهایی افتادم که روز قبل وقتی در ماشین منتظر روشی بودیم، از خودت گرفتی. چقدر دوست داری که با موبایل من عکس بگیری. هر وقتی که پیدا میشه، هر وقت که بیکار باشی و موبایل به چشمت بخوره، می خواهی عکس بگیری. هربار نگاهی به فولدر عکسها بکنم، حداقل بیست تا عکس جدید گرفتی و چقدر خوشحالم که اولین کسی که ازش عکس میگیری، خودت هستی. همان تن و بدن نازنین خودت. همین دستها و پاهای کوچکت. صورتت. از دور عکس میگیری. از نزدیک عکس میگیری. سریع به عکس نگاه می کنی و ذوق میکنی از دیدنش. جلوی دوربین های فروشگاه هم میخکوب میشی و از دیدن حرکات خودت در دوربین ذوق میکنی. وقتی روی تخت بالا و پایین می پری، دوست داری در بسته باشه تا خودت رو در آینه ی پشت در ببینی. چه خوشحالم که خودت رو، بدنت رو دوست داری. امیدوارم چیزی را که من دیر فهمیدم، به تو از روزهای اول یاد داده باشم. که بدنت رو دوست بداری، قدرش را بدانی، زیباییش را ببینی و لذت ببری. عکسهای دیروزت، هنوز روی موبایل هست. وقتی برگردم، از این لحظه و پروازم تا پاهای دوست داشتنی تو، می نویسم. عکسها را هم میگذارم.‏


نزدیکترین عکس

کمی دورتر

حالا شد اون عکسی که میخواستی

و مامان که پاهات رو گرفته تا ببوسه

3 comments:

  1. مریم-مامان آواJuly 20, 2010 at 12:43 AM

    ای بابا عکسها باز نشد که.شانس من

    ReplyDelete
  2. زرافه خوش لباسJuly 20, 2010 at 6:57 AM

    من که عکس ها ر و نديدم ولي عاشق پاهاي بچه هام. يک عکس از پاي پسرک بچگيش دارم روي شنهاي دريا که خيلي دوستش دارم. ميگم کاش به ما هم زودتر ياد داده بودند بدنمون رو آنطور که هست دوست بداريم

    ReplyDelete
  3. عجب! عکسها باز نمیشه؟ اگر رایت کلیک کنین و
    show picture
    رو بزنین چی؟
    یا با
    save target as
    ؟

    ReplyDelete