Monday, August 23, 2010

حقِ خودکشی

یکی از دوستهامون دچار افسردگی شدید شده و در بیمارستان بستریه. بدلیل همون بیماریش حاضر نیست داروهاش رو بخوره. تا دارو نخوره حالش خوب نمیشه. نمیخواد کسی رو ببینه. غذا درست نمی خوره. دکتر اجازه نداره دارو رو بدون موافقت مریض بهش بده. همینجور توی بیمارستان مونده و حالش بدتر میشه. برای اینکه بیمارستان بدون اجازه ی مریض دارویی رو بهش بده، باید پرونده تشکیل بشه. در دادگاه، وکیل از درخواست پزشک و خانواده ی مریض دفاع کنه تا قاضی، حق دارو نخوردن و خوب نشدن و بعبارتی حق خودکشی رو از یک آدمی بگیره. بعد بقیه بتوننن نجاتش بدن. حالا این پروسه قانونی هم با سرعت لاک پشتی انجام کارها در اینجا، معلوم نیست چقدر طول بکشه. ‏
.
راستش کمی خل میشم هربار که راجع بهش فکر میکنم. ‏
.
این روز و شبهای رمضون، اگر با خدا،خودمونی تر شدین، این دوست ما رو فراموش نکنین. شاید چند تا فرشته، امید و نوید زندگی رو با صدایی آسمونی به گوشش‏ بخونن‏، به زندگی باز دعوتش کنن و یادش بیارن که‏ چشمِ خانواده ای بهشه.‏

4 comments:

  1. مريم-مامان آواAugust 23, 2010 at 2:07 PM

    اميدوارم زودتر خوب بشه واگه اينجا بود پزشكها با رفتار خوشگلشون همون اول كار كشته بودند رفته بود پي كارش

    ReplyDelete
  2. انگار طي كردن مراحل قانوني بعضي وقتها دست و پا گيرتره. يادمه خواهرم سوئد كه بود بدجوري سرما خورده بود و خودش مي دونست با يك آنتي بيوتيك خوب ميشه ولي دادن آنتي بيوتيك هفت خوان رستم رو مي خواست. چي بگم ولله ولي با حرف مامان آوا زياد موافق نيستم چون دكتر متعهدي يك مورد مشابه رو اينجا درمان كرد

    ReplyDelete
  3. ما هم برای شفاشون دعا می کنیم

    ReplyDelete
  4. سلام
    خوبه آدم یادش می افته بعضی کارها رو تو بعضی وقتها میشه میانبر انجام داد.
    مثلا یادمون می یاد که ماه رمضون دعاها زودتر میرن بالا و با جواب آره بر می گردند.
    یه حدیثی از معصوم یادم افتاد که تقریبا اینجور می گه آهای آدمها در دوران حیات شما گاهی نسیم های شادی بخشی می وزند خودتون را در معرض اونها قرار دهید.
    یکی از اون نسیمهای شادی بخش شب قدر میوزه، یادمون نره

    زنبورستان
    zanboorestan@yahoo.com

    ReplyDelete