Tuesday, January 27, 2009

برف سفيد و برف سياه

چند روز ی برف نداشتيم. فقط باد و سرما بود که کم و زياد ميشد. اين موقع خيلی وقتها بيرون رو نگاه ميکنم و فکر ميکنم کف خيابون از برف سفيد شده. ولی نه، فقط سفيدی نمکه که کف خيابونها ريخته شدن. امروز که رانندگی ميکردم، توجهم به یرف های تلنبار شده و سياه کنار خيابون جمع شد. چقدر کريه و زشت هستند. چطور ميشه باور کرد که اون دونه های سفيد و درخشان برف اينقدر سياه بشن. شايد اگر برف مظهر سفيدی نبود، اينقدر سياهيش زشت نميشد. تبديل برفِ سفيدِ نرم به سنگِ سياهِ سخت، کاريه که فقط از آدميزاد بر مياد. ه
.
دلم ميخواست که شهرداری زودتر بياد و اين سياهی برف رو از توی خيابونها ببره. هرچند، از امشب دوباره برف مياد و برفِ تازه همه جا رو سفيد ميکنه. ما هم باز برف پارو ميکنيم و پارو ميکنيم و پارو ميکنيم. ه
.
کاشکی ميشد اين برفها رو بفرستم ايران تا مدرسه ها رو تعطيل کنه و دل همه ی بچه ها رو شاد. يادش بخير شبهای برفی. مشتری اخبار بوديم تا خبری از تعطيلی مدارس بهمون بده. چقدر اونوقتها به اونهايی که در شميرانات زندگی ميکردن حسوديم ميشد. حالا اومدم در شميراناتی که برف مياد ولی از تعطيلی خبری نيست.ه

4 comments:

  1. اگر داشتی از برفاتون می فرستادی ایران، یک کم هم برای من بفرست. عاشق برفم و امسال زیاد ندیدمش...ه

    چه روزهایی بود که مدرسه تعطیل می شد و با اون سینی گردها با بچه های همسایه از روی تل برفها سر می خوردیم. یادش به خیر

    ReplyDelete
  2. Parisa jaann, agar mitooni barf befresti Iran befrest in rooza ke hava kheli khoshke o aaloodast, na faghat bacheha ro khoshal mikoni ke bozorgtarha o pirharo ham khoshla khahi kard . (Albate agar badesh gaz ghat nashe :-(
    Simin

    ReplyDelete
  3. قربون دستت اگه میشد میفرستادی که خیلی عالی میشد. امسال زبون پسرم مو درآورد که چرا برف نمیاد من برم تو محوطه باهاش آدم برف یدرست کنم.
    از این برفهای سیاه شدۀ کنار خیابونها ولی خیلی بدم مییاد. انگار به آدم یادآوری میکنه که تو چه هوایی نفس میکشیم

    ReplyDelete
  4. نميدوني من و شازده كوچولو چقدر دعا ميكنيم برف بياد مدرسه ها تعطيل بشه. ولي ديگه نااميد شديم. چون هواي تهران خيلي گرمه. تقريبا" زمستون نشده بهار شد.

    ReplyDelete