Saturday, July 30, 2011

غُرررررررر

اگه بتونم، یک فیلتر بگذارم روی غُرغُر های دور و وریهام، فیلتری که عناصر مخربِ غُر (مثل لقب گرفتن و تحقیر شدن و متهم شدن) رو حذف کنه، ازش می دونی چی در میاد، یک آبِ زلال که توش یا ایده است، یا پیشنهاد یا یادآوری یا درخواست.
.
اگه بتونم ایده، پیشنهاد، یادآوری یا درخواستم رو مثل آب زلال بریزم توی لیوان و بدم دست طرفم، بدون اینکه با عناصر مخرب  مثل (لقب گذاشتن، تحقیر کردن، متهم کردن) همش بزنم، اگه لبخند و مهربانی رو هم مثل شهد بهش اضافه کنم، شنونده مثل یک شربت شیرین می خوره و جذبش میکنه.
.
اگه بتونی، اگه بتونم، زندگی طور دیگه ای میشه.

2 comments:

  1. نفراول حرفهای معمولیJuly 31, 2011 at 9:17 AM

    اما خیای هایمان عادت داریم به همان چاشنی ها به طوری که اگر ایده پیشنهاد یاد آوری یا درخواستی را زلال و ناب هم دریافت کنیم یا به کسی بدهیم دلمان را یا دلش را می زند و باعث دلخوری می شود . این هم روی دیگراین واقعیت تلخ برای ماهاست

    ReplyDelete
  2. آره واقعا". چه عالی میشه اگه میشد.

    ReplyDelete