Monday, November 21, 2011

جدول

داشتیم با روشی جدول حل میکردیم. جدول انگلیسی. من همیشه عاشق جدول بودم ولی سواد انگلیسیم اونقدر نیست که جدولش رو حل کنم. تازگیها روشی جدولی رو دست میگیره و حل میکنه و منهم خودم قاطی میکنم چون حتی همراه و شاهد حل کردن یک جدول بودن رو هم دوست دارم. هر کلمه ایش که حل میشه، منو خوشحال میکنه. چیزی که می خواستیم بود
Quake follow-up
کلی ذوق کردم وقتی کلمه ی پس لرزه رو یادم اومد. انگلیسی اش رو نمی دونستم. روشی نمی دونست. از بابایی پرسیدیم. او هم نمی دونست.  پریدم و آیفون رو برداشتم تا کلمه ی انگلیسی رو پیدا کنم. روشی نگاهی کرد و گفت: مامان! اینکه چیتینگ*  میشه!  باید فقط با فکر خودت و کمک کلمه های دیگه حل کنی!
گذشته از تفاوت تعریف تقلب برای من و او، یاد دایره المعارف قطوری افتادم که در دوران نوجوانی همدم من بود. برایم تمام دنیا بود. اینقدر کتاب به اون کلفتی رو از اینور به اونور کرده بودم که از جلد درآمده و تکه های از صحافیش هم پاره شده بود. وقتی تازه شروع کرده بودم به جدول بازی، اول می آوردمش کنار دستم، بعد مداد رو بدست میگرفتم. اولین ردیف افقی و عمودی که همیشه یک اسم بزرگ بود، معمولا از دایره المعارف استخراج میشد. بعدها که خیلی وارد شده بودم، موردی سراغش می رفتم. یادش بخیر. دلم براش تنگ شد. چقدر من در اون کتاب زندگی کردم.
برای روشی گفتم که اون کتاب، تمام و تنها منبع اطلاعات من بود. تازه چقدر احساس خوشبختی می کردم که داشتمش. در زمان خودش کتاب گرانقیمتی بود.  با احتساب روشی، همیشه هم از روش تقلب میکردم.

cheating *

1 comment:

  1. آخ که درست زدی به هدف. من هم کلی دلم برای جدول حل کردن تنگ شده. این جدول مجله های ایرانی هم به خوبی جدول های قدیم خودمون نیست. یک سری هم روی آی فون دانلود کردیم ولی مزه اون مداد دست گرفتن و جدول حل کردن رو به ادم نمیده!

    افروز

    ReplyDelete