Tuesday, March 22, 2016

به گفتگوی جالبی از اپرا* و دیپاک** گوش میکردم در مورد سبک شدن جسم و جان و تغییر از سنگینی به سبکی. اینکه باید سبکبار و سبک بال باشیم. هر چه سبک تر، بهتر. بعد یادم اومد که چند میلیون بار به خودم گفتند و به دیگران گفتند و شنیدم که سبک نباش. سنگین باش. دختر باید سنگین باشه. آدم باید سنگین باشه. و این سنگینی مثل یک وزنه ی ده تنی چنان نشسته روی مغز و قلبم که تکان دادنش کار حضرت فیله. اصلا خودش حضرت فیله. وقتی که فکر میکنم سنگین باش رو هیچوقت به    دخترهایم نگفتم، خوشحال میشم.خدا رو شکر اصلا نمیدونن سنگین باش یعنی چی."خودت باش." این چیزیه که امیدوارم یاد گرفته باشند. چیری که خودم هر روز در حال یاد گرفتنش هستم- شاگرد اکابر.

اما خوبیش اینه که در همون گفتگو، اپرا و دیپاک میگفنتد که برای رها شدن از این بارهای اضافه، لازم نیست کلنجار بریم و زور بزنیم. اصلا هر چقدر هم زور بزنی چطور این وزنه ی ده تنی رو تکون بدی. عمرا بشه. برای رها شدن از اینها، کافیه که آگاهی وهشیاری رو بالا ببری که هزاران راه داره. اصلِ اساسش هم هست  ول کردن ذهن و وِروِره ی گذشته و آینده اش که دایم مزاحم هستند. بودن در لحظه، در اکنون. در هر روز و هر لحظه دوباره متولد شدن. درستِ درست نگاه کنی، در هر حال بدی، یا اثر از گذشته هست، یا آینده. شک نکن. مدتهاست که نگاه میکنم به خودم و اطرافیانم. غیر از این نیست. از دست گذشته و آینده رها کنی خودت رو، مثل چشمه ی جوشانی در هر لحظه. میدونم که آسون نیست مخصوصا با اون ده تنی فابریک که در ما نهادند.

ولی شدنیه. باور کن.

*Oprah Winfrey

**Deepak Chopra

1 comment:

  1. سلام. به نظر من اصلا سبک بودن جسم و جان، برای کودک معنی داره. آدمی که بزرگ و بالغ شده، دیگه سبکبال و بیخیال نیست، ولی مهم است که چه خیالی داریم و چگونه با آن برخورد می کنیم. به من هم سری بزنید.

    ReplyDelete