Thursday, September 17, 2009

زندگی مشترک

وکیل شرکت که یک خانمِ دوست داشتنیه، از ماه عسل برگشته. سه هفته پیش، با دوست پسرش، که دوسال باهم زندگی می کردند، ازدواج کرد. امروز ازش پرسیدم که زندگی متاهلی چطوریه؟ گفت عالیه. بعد خندید و گفت هیچ فرقی با قبل نداره. پرسیدم چطور؟ واقعا هیچ فرقی نداره؟ گفت نه نداره. ما دو سال باهم زندگی کردیم و حالا هم زندگی همانطور ادامه داره. پرسیدم هیچ هیجانی نداره؟ گفت مراسم عروسی و ماه عسل هیجان داشت ولی تمام که شد برگشتیم به زندگی عادی.ه
گفتم که مراسم ازدواج برای ما خیلی هیجان انگیزه. علاوه بر جشن و مهمانی، بیشترین هیجان به خاطر یک شروع واقعیه و اینکه شب عروسی برای اولین بار، زیر یک سقف و تنها با همسرت هستی. (البته با کمی توضیحات حول و حوش مسایل فرهنگی خودمون)ه
گفت نمیدونم چطور تونستی قول بدی همه ی عمر با کسی زندگی کنی در حالیکه نمی دونی که زیر یک سقف با تو چطور زندگی می کنه. گفت که بنظر او، موضوع اصلی زندگیه نه هیجان.ه
.
یاد معلم یوگامون افتادم که چند وقت پیش می خواست با دوست پسرش بره مسافرت و خیلی خوشحال بود. وقتی برگشت و ازش احوال سفر رو پرسیدیم، گفت سفر خوب بود ولی بعدش من و دوست پسرم تصمیم گرفتیم رابطه مون رو قطع کنیم. ازش پرسیدم تازه باهم آشنا شدین؟ گفت نه مدتیه که با هم هستیم ولی تا حالا سفر نرفته بودیم در سفر آدمها جور دیگری خودشون رو نشون میدن. (اینها هنوز باهم زندگی نمی کردن)ه
.
با خودم در مورد ارتباط بین ازدواج و زندگی مشترک و تقدم و تاخرش فکر می کنم وفکر می کنم که شروع با هیجان و ناشناخته های زیاد بهتره یا بدون هیجان و با ریسک کمتر. انگار آدمهای امروز دیگه نمی خوان برای زندگی مشترک هیچ مایه ای از خودشون بگذارند و فقط ازش نتیجه و راحتی می خوان. ما، بین نسلی هستیم که که موندن و ساختن تنها راه پیش روشون بود و نسلی که در زندگی، بیشتر به خودش فکر می کنه و جایی برای ریسک نمی خواد بگذاره. جای سختی ایستادیم ما، با نسل جدید و دنیای جدیدی که نسخه هایی که ما در دست داریم، دیگه توش نمی پیچند. باید بتونیم دنبا رو جور دیگری ببینیم و قدمهای درست و محکمی برداریم بسوی تغییر، بهتر شدن و پیوستن زیبایی های نسل پیش به آزادی های نسل جدید.ه
.
.
پ ن1 : یادمه که وقتی می خواستیم بریم ماه عسل، من اینقدر مضطرب بودم که دل پیچه گرفته بودم. بابایی که می دونست دلیلش اضطرابه، می گفت، نترس، خوش می گذره. من خیلی خوش سفرم. ه
:)
.
.
.
پ ن2 : فردا هم باز روز حادثه است و ماهم تماشاگر مجازی.ه
:(

3 comments:

  1. Midooni man kamelan movafegham ba rabete ghabal az ezdevaj. Hayjan ham belakhare bara oona ham oon avalin barhaye ba hayjan ham vojood dashte dige ;P

    ReplyDelete
  2. parisa jan man aslan modele dovom to katam nemire.yaani aslan nemipasandam.hanooz modele avale khodemoon ro hala ghadimi ham bashe doost daram.maha ye hayai dashtim ke hala nadaran.baad ham gharbi ha ba ma fargh daran.javoonhaye ma khaili kam oonjoori hastan va hanooz khailihashoon mesle maha fekr mikkonan.........doroste ya na man enjoori doost daram...
    enshala emrooz be kheir migzare

    ReplyDelete
  3. به نظر من روش همكارت درست تره و خالي از هيجان هم نيست. منتها هيجانها زماني هست كه راهي براي برگشت هم دارن و ازدواج نكردن
    هنوز. يه بار يك نفر از من در مورد روابط جنسي پرسيد كه چطور ميشه بدون رابطه جنسي با كسي ازدواج كرد و من تنها توجيهم اعتقاد خود شخص و دلايل مذهبي بود.

    ReplyDelete