ما سالی دو بار ثانیه ها را می شماریم تا به یک آغاز برسیم. بار اول، همیشه در نیمه ی شبه و بار دوم در ساعتهای متفاوت. هنوز هم اولی بنظرم قراردادی و مصنوعی می آید و دومی اصیل و واقعی. هنوز هم فکر میکنم که سالِ نو باید با بهار بیاید نه با زمستان.ه
.
ما باز شمردیم تا فشفشه ها آسمانِ شب را روشن کردند و رشته های رنگی به زمین ریختند. ما هم با دیگران در آخرین ثانیه ها چشمهامون رو بستیم و برای سلامتی، آرامش و شادمانی، آرزو کردیم.ه
ما باز شمردیم تا فشفشه ها آسمانِ شب را روشن کردند و رشته های رنگی به زمین ریختند. ما هم با دیگران در آخرین ثانیه ها چشمهامون رو بستیم و برای سلامتی، آرامش و شادمانی، آرزو کردیم.ه
.
دیشب آرزو کردم، بار دومی که می شماریم تا سال نو شود، همان بار که سال واقعا نو می شود، در خانه مان،همان خانه ی اصلی مان، آسمان آبی باشد و دلهای مردمانش بهاری. رنگ قرمز از روی سنگفرش خیابان پاک شده و برگلبرگ گلها و گونه ی دختران و پسرانش نشسته باشد. آمین.ه
سال نو میلادی مبارک!ا
سال نوی همه تون مبارک....امیدوارم خد اوند اول بهتون سلامت یو بعد دل خوش بده...بقیه اش دیگه جور می شه حتما
ReplyDeleteسال نوتون هم مبارک. چه آروزی قشنگی بود . امیدوارم اینطور بشه و همۀ کدورتها و بی خردیهای این مملکت هم جاش رو به چیزای خوب داده باشند
ReplyDeleteآمین یا رب العالمین
ReplyDeleteمنم سال نو خودمون رو خیلی بیشتر دوست دارم. راستش یه جورایی انگار دلم نمیخواد سال نو میلادی رو توی خانوادمون تجربه کنم. به نظرم برای ما اصالت نداره. یه جور مقاومت درونی دارم نسبت به اینکه بخوام سال نو میلادی رو جشن بگیرم. شاید همون حسی که تو اوائل که رفته بودی کانادا داشتی. بهرحال سال نو مبارک.
ReplyDeleteاميدوارم سال نو كه با بهار مياد كام همه مردم ايران شيرين باشد.
ReplyDeleteAmin,che doaie ghashanghi...
ReplyDeletesale no shoma mobarak