بهش نگاه میکنم و ازش می پرسم، "خوشگله، چی توی دلم بکارم که مثل تو باشه. وقتی از سرمای زمستون، شاخه هاش خشک شد، تا بهار نوازشش کرد، بغل اون خشکیده ها، جوانه بزنه. از هر بندش، غنچه در بیاد و گل بده. اینقدر قشنگ باشه. روی لبها لبخند بنشونه. به همه طرف گسترده بشه.
راستی خودت هم به اندازه ی ما، از گلهات کیف میکنی؟ بگو من چه جوری ازت تشکر کنم؟ هان؟"
وای معرکه ست پریسا جون، خیلی خوشکله، بی نظیره، کیف کردم.
ReplyDeleteبیصبرانه منتظرم رزهای ما هم بزرگ بشن شاید این شکلی شدن :)
لاله جون، شکل خودشون میشن که حتما خیلی خوشگله.
ReplyDeleteیعنی شما از این پله ها میرید بالا؟ چه خوشبختی بالاتر از این؟
ReplyDeleteآره مریم جون. از این پله ها بالا میریم و از دیدنشون هم خیلی دوق میکنیم. ولی فرمول خوشبختی از اینها خیلی پیچیده تره.
ReplyDeleteخیلی خوشگله .مثل گلهای رز حیاط ما میمونه که من با خودم فکر میکنم ممکنه یه روز دلم براشون تنگ بشه.
ReplyDelete