Tuesday, July 8, 2008

باز هم راه

چند روزيه که بخاطر چند تا پروژه که به دستگاه احتياج داره، ميام و در شرکت کار ميکنم و برای همين باز هم بخشی از روزم در سفر بين شهری طی ميشه. وقتی مدرسه ی روشی شروع شده بود و با مشکل بردن و آوردنش روبرو شديم، من شروع کردم به برگردوندنش از مدرسه و بدنبال راه حلی بوديم که من هر روز نخوام ساعت سه از شرکت بکوبم و برم تا مدرسه و بعد خونه و دوباره برگردم شرکت. درعمل اين برنامه تا پايان سال ادامه پيدا کرد و من اولش بنظرم کار زيادی ميومد ولی يواش يواش بهش عادت کردم و ازش خوشم هم اومد. فرصت خوبی بود برای بودن با خودم. اگرچه در حال رانندگی. در طی يکسال و در اين راه، کلی ترانه ها شنيدم وخوندم، کلی با خودم بلند بلند حرف زدم (که زمين تا آسمون با توی دل حرف زدن فرق داره). کلی با آدمهای ديگه ی خيالی حرف زدم. گاهی گريه کردم. تازه چند ماه آخر که يکربع زودتر ميرفتم و دم مدرسه يکربع هم کتاب صوتی ميخوندم. بعد هم که روشی ميامد و در مدت ده، پانزده دقيقه تند تند از روزی که گذرونده بود برام ميگفت و وجودم رو سرشار از کودکيش ميکرد. "مامان، امروز روزِ خوبی بود چون ..." يا "مامان ناراحتم چون ..." آدم باورش نميشه که از يک کار اجباری و تکراری و نه چندان دلچسب، اينهمه خير و برکت در بياد.
اين راهِ سفرِ جديد به شرکت بابايی اما طولاني تره. کمی بيشتر از دوبرابر قبلی. يکی دو روزِ اول حوصله ام سر رفته بود و در فکر اين بودم که برنامه مون رو عوض کنيم و من با اتوبوس برم. بعد فکر پيدا کردن راههای خلوت تر و کوتاه تر پيش اومد و مثلا ديروز ميخواستم از يک راه کاملا جديد برم و هيجان داشتم. اينکه راه درسته يا نه و اينکه چقدر در وقت صرفه جويی ميکنه، بهم انرژی داده بود. تا ببينيم چی ميشه. ديروز در راه که ميرفتم و چون راه جديد بود، حواسم به راهی که ميرفتم بود و به خيابانها دقت ميکردم، ياد آقای اينانلو (برنامه ی ايران جهانی در يک مرز) افتادم که ميگفت " ياد بگيريم و به بچه هامون ياد بديم که سفر از وقتی حرکت ميکنيم شروع ميشه نه وقتيکه به مقصد ميرسيم. در انتظار رسيدن نباشيم. اصل، رفتنه و چه بسا در راه، ديدنی بسيار بيشتر از مقصد باشه و شوق رسيدن، لذت بخش تر از خودشه"
تمام زندگی ما هم يک راهه و در واقع، مقصدی در کار نيست اگرچه آقای کريس دی برگ ميگه

And this endless road that we are on, just keep on going round,
But there’s one destination that always is here to be found;

So, come with me, and you will see the lights that shine for eternity,
Be strong and learn to say the words “I love you”

No comments:

Post a Comment