Thursday, January 29, 2009

چشم و دست

برف پارو ميکردم. با برف فوت کن برقی*. دسته را در دستم ميگيرم، دکمه ای در بالای دسته داره که با انگشت شصتم فشارش ميدم و ميرم تو دل برفها. برف های جمع شده رو با پره های چرخانش بر ميداره و پراکنده ميکنه. وقتی به انبوه بزرگ برف ميرسيدم، دستگاه کار نميکرد. فکر ميکردم که از بزرگی يا سفت بودن برفه و پره ها در برف گير ميکنه. برميگشتم عقب و دوباره ميرفتم. بعد از مدتی متوجه شدم که انگشتهای خودمه که وقتی به توده ی بزرگ برف مي رسم شل ميشه. پره ها تا وقتی که من دکمه رو فشار بدم، کار ميکنه حتی اگر نتونه جلو بره. پيام های "نميشه، برف زياده، پره گير ميکنه" از مغز من صادر شده، به انگشتم ودر نتيجه دستگاه ايستاده. من ناخودآگاه فقط ايستادن دستگاه رو ديدم و نه نقش خودم رو.ه

ياد حرف مادربزرگم افتادم که مصداق دقيق اين وضع بود "کارو دست ميکنه ولی چشم ميترسه" ه

Snow Blower*

12 comments:

  1. چه ترجمه جالبی برای اسم دستگاه داشتی. تا حالا نشنیده بودمش. همینطور مطلبی که گفتی بسیار جالب بود. منو حسابی به فکر برد. تمام ایست هایی که توی زندگی میکنیم و فکر میکنیم که نمیتونیم جلوتر بریم ممکنه به خاطر تصورات خودمون باشه. چه پست جالبی بود. مرسی.

    ReplyDelete
  2. salam..delam vase veblogetoon tang shode bood...man ro ke yadetoon miyad ...hamon ke mail zadam!!!alabate man hamishe mikhoondam ..ama midoonin ke faghat comment aval mitoonam bezaram..doost nadashtam mail bezanam...choon manma ...
    midooni az koja doost dashtam cm bezaram az unja ke az pandaye kongfo kar goftin ..chand vaght pish khoone kharam rafte boodam ...kochooley un alan class 4rome 20 bar ino vsam gozasht ...harki miyomad vasash mizasht...dg mananesh ina kalafe shode boodan az bas in kartoon ro dide bood va doost dasht be digaran neshoon bede...
    dar more bar khord un moalem ke be shedat kam lotfi karde boodin dar mored moalemaye iran man hamin emsal az madars iran fareq shodam va daram miram daneshgah ...be khoda bish az chand saat be in tor chizi fekr kardam ...khali moghayese kardam ...motmenam ke age toye iran ham bood molem hamin barkhord ra mikard....nemidoonam char ma irani ham hamishe doost darim khodeman ra kharab konim...hamin be bozorg nemayi gofte boodin ke moalem ozr khahi kard...engar inja moale ha ba choob adam ra mizanand..na be khoda ...taze to un ghaze ke be shedat un moalem moghaser boode....shayd age toye iran bood un madar shekayat moaven ro be daftar mibord va

    ReplyDelete
  3. va ghole tobikh moaven ro az modir migereft ba chand saat fekr tanha chizi ke be zehnam umad in bood...tajobam az in bood ke adamaye to iran ham in ro taeed karde boodan...age to khode un post cm gozashte boodam ye khatere ro migoftam ama alan dg cm mn bozorg mishe o zesh mishe...ama motasefane to ranandegi adat "ma" iarani ham bade bayad "khodemoon" dorostesh konim...hamin(cheghad man porooama:) )

    ReplyDelete
  4. دفعه ي اول بود اين مثل رو ميشنيدم ولي خيلي جالب بود. ظاهرا" چيزايي كه قديميا ميگفتن همون چيزيه كه روانشناساي امروزي ميگن.

    ReplyDelete
  5. افروز
    بايد برم اين ترجمه رو به نام خودم ثبت کنم.

    کامران
    من بعد از ديپلم گرفتن ديگه تجربه ای از مدرسه نداشتم. در اون پست هم نوشته بودم که وقتی من به سن روشی بودم که نقريبا ميشه سی سال پيش. خوشجالم که تو که تازه از مدرسه فارغ التحصيل شدی و تجربه ی تازه ای داری، فکر ميکنی که چيزهايی عوض شده.
    کامنت بلند هم مشکلی ندارد جز اينکه
    بايد تکه تکه بنويسی.ه

    همانطور که ميبينی، کامنت اول هم نبودی و تونستی کامنت بگذاری. خوبه که مشکل کامنت گذاشتنت حل شده.ه

    دريا
    من گاهی مثل الان نميتونم پستت رو بخونم. مثلا پست آرامش، فقط عنوان داره و متنی ديده نميشه.ه

    ReplyDelete
  6. ا...شد...آره باز کرد...نه اون کامنت من وقتی باز کردم کامنتی نبود آقا افروز تو فاصله ی نوشتن من یه کامنت گذاشته بودن!!!ولی الان که باز کرد...(منم این جا یه "ه" میذارم تا اون مشکل حل بشه)ه
    دیدن چقد باهوشم....ه

    ReplyDelete
  7. قصه شاپرک خانم را گوش دادم. ممنون از پیشنهادت. به نظرم ارزشش را داشت . هم برای مفاهیمش که شاید شبیه شعار باشه، هم برای اجرای قشنگشون. ه

    صبح داشتم به این دو پست با هم فکر می کردم. ترس توی هر دو وجود داشت. خودت بهشون دقت کردی؟

    ReplyDelete
  8. نه بانو جان دقت نکرده بودم. در هردوش ردپايیِ از ترس هست.ه

    ReplyDelete
  9. سلام پریسا جان . امیدوارم که خوب و سلامت باشی . یادآوری قشنگی بود ... ذهن انسان بسیار عجیب و پیچیده است و توانایی های شگفت انگیری دارد ... گفته مادربزرگ شما سخت حقیقت دارد
    خوشحالم با شما آشنا شدم

    ReplyDelete
  10. نوشته هایتان را بطور پراکنده خواندم و خیلی لذت بردم . خیلی جالب است که گاهی احساسات و افکار دو تا ادم که تا بحال همدیگر را ندیده اند اینقدر شبیه باشد مثل مال من و شما در یاداشت شاپرک خانوم . ممنون که وبلاگ مرا می خوانید و اسم من در لیست دوستان شماست . راستش باعث افتخار است . باز هم سر می زنم . حتما

    ReplyDelete
  11. قضیه ی شل شدن دست رو گفتم ها .. منظورم برف فوت کنه نبود ..

    ReplyDelete