Friday, March 27, 2009

قرمزی و نيلگون

مشغول کارم و چند وقت يکبار سکوت خونه رو صدای ماهی قرمز سفره ی هفت سين ميشکنه. نميدونم دمش رو تکون ميده تو آب يا با دهنش صدا درست ميکنه. خلاصه که هر وقت صداش مياد، حس خوبی پيدا ميکنم از بودن يک موجود زنده ی ديگه در نزديکيم.ه
يک ماهی ديگه هم داريم. يک ماهی خوشگل بتا. بايد تنها باشه. نميشه ماهی ديگه رو در ظرفش گذاشت. ظرفش هم نبايد آينه يا سطح منعکس کننده باشه. چون بازهم عصبانی ميشه. هی از خودم ميپرسم آخه اين چه اخلاق گنديه که يک ماهی ميتونه داشته باشه. همش قو قو تنها بشينی توی يک ظرف که چی. ه
اسم ماهی قرمزمون هست قرمزی. اسم ماهی بتا هست نيلگون. وقتی بابايی خريدش و ميخواستيم با موشی براشون اسم بگذاريم، گفتم اسمش رو بگذاريم نيلاب. ولی موشی گفت "مگه ميشه؟ نيلاب که خانومه." آخه چند وقت پيشتر رفتيم آرايشگاه موهاش رو خانومی افغانی به اسم نيلاب کوتاه کرد.ه
قرمزی در يک ظرف تنهاست. نيلگون هم در يک ظرف تنهاست. نميدونم چرا از تنهايی قرمزی توپولی که توی يک ظرف کروی کوچيک اسير شده، دلم نميگيره ولی از تنهايی اين نيلاب خان عنق با اون باله ها و دم خوشگلش، دلم ميگيره. بايد از بابايی که متخصص در ماهی هاست بپرسم که پس چه جوری نژاد اين ماهی تکثير پيدا ميکنه. بدم نمياد يک زن برای نيلگون بگيريم و ببينيم چطور ميشه. نميدونم قرمزی خانومه يا آقا ولی فکر کنم خانوم باشه. مثل قرمزی، معمولی باشی واسه خودت صدا درست کنی بهتره يا مثل نيلگون باشکوه باشی و تو لب؟
.
دارم يواش يواش به حيوانات و نزديک بودن بهشون علاقمند ميشم. فکر کنم اين روشی، جادو جنبلی کرده باشه.ه

6 comments:

  1. من ترجیح می‌دم قرمز معمولی باشم. ماهی‌ای که گاهی بی‌خود و بی‌دلیل شروع می‌کنه برا خودش چرخ زدن و گشتن

    ReplyDelete
  2. man ham akhlagham,ghermezi ast!!!
    rasti haminke mikhundam ghoftam afarin Roshi! be akharesh ke residam harfe to ra khundam khandeam ghereft,har kas kari ra ba alaghe va ghateiat anjam bede baghiya ra be rahesh mikeshe.
    Montazere postet raje be Shir heivane mehrabani ast hastam!

    ReplyDelete
  3. salam aydetoon mobarak ..o,idvaram emsal por az movafaghiyat vase shoma bashe......

    ReplyDelete
  4. زیبای زندگیMarch 30, 2009 at 8:54 AM

    خانومی اینقدر محو زیبایی نوشته هات میشم که واقعن چیزی به ذهنم نمیرسه در خور نوشته ات نظر بدم...
    فقط این که همون معمولی باشی و شاد بهتره ت مثل اون نیلاب خوشگل و بد اخلاق.

    ReplyDelete
  5. از وقتی این نوشته ات را خوندم، خیلی رفتم توی فکر. من هم از نظر ظاهر ترجیح می دهم که معمولی باشم و شاد اما از نظر باطن نمی تونم معمولی باشم. ه

    گاهی برای اجتناب از تنهایی سعی می کنیم خودمون را معمولی نگه داریم و همین مانع پیشرفت می شه. در جایی که استعداد پیشرفت باشه ولی پیشرفت صورت نگیرد، عقلا ضرر داشته ایم!ه

    مثلا شاگردی را فرض کن که به خاطر بودن با دوستانش درسی را که قدر فهمش را دارد، نمی خواند. از ترس تنها ماندن. ه

    ممنون از ایجاد فکر

    ReplyDelete
  6. Mahi betta mesle khoros mimoone yani jangie ;-) vali yek nar ro ba har chand ta maade mitooni toye yek aquarieum bezari.
    Movazeb sarma kheli bash chon in mahiha toye abe hodoode 20-25 dareje zendegi mikonan.
    Male ma tefli az sarma mord :(

    ReplyDelete