Tuesday, November 10, 2009

مشکلات زرافه ای

دوشب پیش موقع خواب برای موشی کتابی در مورد حیوانات وحشی می خوندم. روشی هم در تختش دراز کشیده بود و کتاب می خواند. در هر صفحه چند تا عکس از یک حیوان داشت و توضیحاتی در موردش. خوب برای یک بچه ی سه ساله روخوانی این کتاب جالب نیست به همین دلیل، در باره ی هر حیوان و هر عکس،خودم کمی داستان درست می کردم. روشی هم علاقمند شد و به گروه ما پیوست. اولین موضوع مورد بحث، وحشی بودن حیوانهایی مثل گورخر و میمون و کانگورو و اینها بود. موشی می گفت اینها که وحشی نیستند چون هیچ کار بدی نمیکنند. پرسیدم کار بد یعنی چی. گفت یعنی اینکه مارو بخورن. روشی گفت این آدمهای از خود راضی هستند که به هر حیوانی که باهاشون زندگی نکنه میگن وحشی. (بگذریم که بنظر من، هیچ حیوان وحشی نمیتونه مثل آدمیزادِ وحشی، وحشی بشه) پس به این نتیجه رسیدیم که حیوانات فوق الذکر، وحشیِ غیر خطرناک هستند و شیر و ببر و پلنگ و خرس و اینها، وحشی خطرناک. روشی هم ما را تصحیح کرد که خطرناک برای آدمها. وگرنه برای طبیعت، آدمها از همه خطرناک تر هستند.ه
.
در مورد هر حیوانی، نکات جالبی بود که فکر منو مشغول کرد. آخه روشی هم جوری در موردشون حرف می زنه که فکر میکنی که خواهر و برادر تنی ات هستند. زرافه ازهمه برام جالب تر بود. وقتی به صفحه ی زرافه رسیدیم یکی از عکسها، چیزی شبیه عکس پایین بود.ه

البته کاملا از روبرو و دست و پاهای زرافه چنان قرینه بودند که موشی اول گفت این اختاپوسه. بعد کاشف به عمل آمد که این زرافه ی بیچاره است که می خواد آب بخوره. کلی خندیدیم به این مدل آب خوردن و سعی کردیم اداش رو در بیاریم که نمیشد و می افتادیم و باز خندیدیم. بعد رسیدیم به قسمت خواهر وبرادریمون با جناب زرافه و دلمون سوخت براش که مجبوره برای خوردن دو قلپ آب چنین معلقی بزنه. جالبه که در ادامه ی مذاکره در این مورد و بررسی روشهای دیگری که زرافه بتونه آب بخوره، متوجه شدیم که زرافه نمیتونه زانو هم بزنه، چون فکر کنین اگر زانو بزنه، باید گردنش رو کاملا خم کنه از وسط و براش ممکن نیست. حالا چرا زرافه محل زندگیش نزدیک آبشار نیست که راحت آب بخوره دیگه نمیدونم. احتمالا سبزیجات دم آبشار برای معده اش خوب نیست. ولی من مطمینم که اگر قرار باشه حیوون باشم، زرافه نمیشم. شیر نر بد نیست چون 20 ساعت از 24 ساعت رو ولو میشه و چرت می زنه. یادتون باشه که شیر ماده فایده نداره ها، چون هر روز باید بری دنبال شکار. آقا شیره فقط هر وقت کار خیلی جدی باشه، مثلا بوفالویی بخوان شکار کنن، یال و کوپال رو تکون می ده و وارد عمل میشه.ه
سکه ی گردن درازی، اما روی دیگری هم داره. یاد گرفتم که گردن بلند زرافه، علاوه بر اینکه باعث میشه برگهای درختهای بلند رو فقط خودش بخوره و براشون رقیبی نداشته باشه (اینو قبلا خودم می دونستم) یک فایده ی دیگه اش هم اینه که بعضی حیوانات شکارچی، مثل همون آقا شیره، برای شکار، گردن شکار رو میگیرن و میکشندش. حالا کی دست و دهنش به گردن زرافه میرسه؟ برای همین از شکارش منصرف می شن.ه
.
بالاخره هر دستاوردی، یک هزینه ای داره دیگه.ه

2 comments:

  1. من هم دلم خواست شیر نر باشم. خدا شانس بده 20 ساعت از 24 ساعت رو بخوری و بخوابی بعد هم همه جا نماد قدرت و بزرگی باشی. بیچاره زن ها هم تو حیوونها هم آدمها

    ReplyDelete
  2. Farhange shomaro nemidonam,
    vali to farhang-e ma zanha faght mishinan va asemon ro negah mikonan :)

    ReplyDelete