Monday, March 15, 2010

آینه ی من

امروز هم موشی خونه است و هم من. ازش قول گرفتم که در طول روز با من کاری نداشته باشه و هر کاری داشت به مادر بگه تا من بتونم کارم رو از خونه انجام بدم. ازش اجازه گرفتم که از اتاقش استفاده کنم و قبول کرده که در طول روز، توی اتاقش نیاد. وقتی شروع به کار کردم، مطمین بودم که به زودی باید جل و پلاسم رو جمع کنم و برم شرکت. فکر نمی کردم که به قولش در تمام روز عمل کنه و اجازه اش رو پس نگیره. خوشبختانه و از اونجایی بچه ها متخصص خیط کردن آدم هستند، هر دوتا تصورم غلط از آب دراومد. ‏

چند دقیقه پیش، برای اولین بار، اومده توی اتاق میگه "مامان، کارت تموم شده؟" میگم" نه عزیزم من تا عصر کار دارم." میگه "من می خوام یک بوس بکنم." گفتم "بیا تو". اومده و یک بوس خوشمزه داده. نگاهی به دور و ور اتاق کرده. مثل اینکه می خواد چک کنه همه چیز سر جاش باشه. از ذهنم می گذره که منهم وقتی سری به اتاقش می زنم، همینطور دور و بر اتاق رو برانداز می کنم. موقع بیرون رفتن میگه "مامان. باید مواظب باشی" می پرسم "مواظبِ چی؟" میگه "مواظب باش که خراب نشه، نشکَنه،خاموش نشه." قبل از اینکه بپرسم اینها در مورد چیه، ادامه می ده." روی تخت نباید بالا و پایین بپری. روی میز هم نقاشی نکن. شَوَت* روی کاغذ" متوجه شدم که عصاره ای از توصیه های دایمی خودم رو تحویلم می ده. نگاهی به آینه ی تمام نمایم میکنم و میگم "باشه عزیزم." میگه "وقتی کارت تموم شد یادت باشه که تایدی آپ** کنی." میگم "ممنونم که اینها رو بهم گفتی." میگه "با کمالِ میل" مثل همیشه از شنیدن این عبارت کیف می کنم. یک دقیقه بعد دوباره در اتاق رو باز میکنه و میگه "من دوستت دارم." باز به آینه ام نگاه می کنم و میگم "منم دوستت دارم."‏ ذوق می کنم وقتی حسن ختام یک مکالمه دوستت دارم باشه.‏
شَوَت یعنی فقط *
Tidy up **

6 comments:

  1. اوخی. نازی. . باید بهش میگفتی " اجازه بده شوت یک ذره رو تخت بالا و پایین بپرم و شوت یک ذره روی میز نقاشی کنم.
    ببوسش از طرف من

    ReplyDelete
  2. واییییی عززززیزم، چقدر دلم براش تنگ شده. ببوسش از طرف من ای فسقلی رو

    ReplyDelete
  3. چقدر این موشی خانم شما حرفاش شبیه سفیدبرفیه.
    پریسا جان پیشاپیش نوروز رو بهت تبریک میگم و برات آرزوی روزهایی شاد همراه با سلامتی و آرامش رو دارم. البته در کنار عزیزانت.

    ReplyDelete
  4. مریم-مامان آواMarch 16, 2010 at 2:52 AM

    فقط می تونم بگم جیگرشو

    ReplyDelete
  5. مریم-مامان آواMarch 17, 2010 at 2:32 AM

    عید به هر 4 تا تون مبارک.سلامت و شاد باشید

    ReplyDelete
  6. چه روز کاری بامزه ای داشتین. خدا حفظش کنه

    ReplyDelete