Thursday, March 25, 2010

سالِ نو سلام، خطِ من سلام

انصافا نوروز در غربت، یعنی با حلوا حلوا گفتن، دهن رو شیرین کنی و نوروز در وطن یعنی خودِ حلوا رو نوش جان کنی. حالا رییس من با وجود کار زیادِ مون، پنجشنبه و جمعه رو به من مرخصی داد.اون دو روز، به رفتن به سینما و باغ وحش با بچه ها گذشت و خرید های عید. شنبه و یکشنبه هم پای تلفن به اقوام و آشنایان در سرتاسر دنیا و از دوشنبه هم هر روز به اندازه ی دو روز کار کردن تا جبران مرخصی هفته ی قبل بشه. دیشب تازه موفق شدم که از ایمیل ها نوروزی که گرفته بودم، تشکر کنم و جوابشون رو بدم. زنبورستان،بانو ه دو چشم، نیسا،نفر دوم،زرافه خوش لباس،پریسا،مامان فراز،دریا، مریم مامان آوا،خلیل و پیمانه جان، ممنون از تبریک نوروزی و امیدوارم در این چند روز گذشته و همینطور بعد از این، شادی و سلامتی همیشه همراهتون باشه.‏
.
قبل از کریسمس، وقتی بابایی در مورد خریدن یک قلم طراحی دیجیتال برای روشی صحبت می کرد، گفت که قلم دیحیتال معمولی هم هست. منهم ذوق کردم که اگر داشته باشمش، می تونم وبلاگم رو با دست خط خودم بنویسم. ارتباطم با نوشتن فارسی هم بیشتر میشه. چون دیگه روی کاغذ، کم پیش میاد که فارسی بنویسم. فقط می خوانم و حرف می زنم. سانتا کلاز هم که حواسش همیشه به همه چیز هست، آرزوی یکهویی ما رو شنید و آروم و بی سر و صدا، یک قلم دیجیتال برام گذاشت زیر درخت. گفتم اولین پست سال میلادی رو با خط خودم می نویسم. از چند روز تلاش من برای اینکار، یک کوه کاغذ مچاله شده موند و ناامیدی. وهمینطور از بین رفتن توهمی که در مورد خوش خط بودنِ خودم داشتم. به لطف بزرگنمایی دیجیبتال متوجه شدم که حتی یک الف صاف نمی تونم بنویسم. اصلا خطم باهام قهر کرده بود. قبلا خودمانی بود و باهم راحت بودیم. حالا غریبه شده بود. بالاخره بعد از چند روز تاخیر، اولین پست سال میلادی رو مثل بقیه ی تایپ کردم و پروژه ی قلم دیجیتال معوق شد.از اون موقع تا بحال. گوشه ای از ذهنم، این موضوع نشسته بود. مصمم شدم برای این سال نو، چند کلمه ای بنویسم. هر طور که هست. این بار نوشتم. حالا که نگاهشون میکنم، می بینم که اگر چه مثل قبلشون نیستن. ولی غربیه هم نیستن. ‏نه، هنوز دوستشون دارم. به قول بابایی، فقط باید تمرین کنم. تمرین.‏ باز هم می نویسم.‏




7 comments:

  1. عزیزم حتی ما هم در ایران خطمون باهامون قهر می کنه بس که تایپ می کنیم. یک زمانی دوره عالی انجمن خوشنویسان بودم و امروز خط معمولیم رو هم به زور می نویسم و اصلاً حوصله روی کاغذ نوشتن ندارم تنها تایپ می کنم!

    ReplyDelete
  2. آفرین، هنوز هم خوش خطی خانوم، من هم فکر میکنم فقط باید تمرین کنی. تفاوت بین خط اول و خط چهارم به بعد نشون میده خیلی سریع دستت خسته شده. فقط باید تمرین کنی دیرتر خسته شه :)

    ReplyDelete
  3. Parisa jan sale no mobarak, omidvaram sale khubi dashte bashi,
    che chize jalebi bayad bashe in ghalam digital.

    ReplyDelete
  4. Afarin,man ham mikhaham.
    intori aghalan farsi minevisam,hala be latin minvisam va baad automatic farsi mikonam va baad ghein va ghaf...ra dorost mikonam :-(

    ReplyDelete
  5. پس درد مشترکه ننه قدقد جان

    ممنون لاله جون. همین رو هم بیشتر از ده بار تمرین کردم. قلم هم کمی کلفته و دست رو زودتر خسته میکنه. اونهم برای دستهای ما که تقریبا قلم دست گرفتن رو یادش رفته و فقط میکوبه روی کی برد.‏

    ممنون نلی جون. سال نو برای تو و خانواده هم مبارک باشه.‏

    آره پریسا جون، بد جوری همه مون اسیر زندگی ماشینی شده ایم.‏

    ReplyDelete
  6. سلام پريساي عزيز
    خوب انصافا حافظ غزل زيبايي رو هم گفته.اميدوارم هميشه راهت با شمع رويي روشن باشه.
    دستخط شما رو هم ديدن كار جالب بود.
    هميشه شاد باشي

    ReplyDelete
  7. یانوس، ممنونم از دعای خوبت.‏

    ReplyDelete