Friday, May 21, 2010

*چو بید بر سر اعتماد به نفس خویش می لرزم

یک آدمی، شدیدا خوره روحم شده توی کار و انرژیم رو میگیره. سایه اش مثل عقاب دایم روی سرم هست و احساس امنیت قبل رو نمیکنم. عین اختاپوس دستهاش رو توی همه چیز برده. شروع کردم به بیشتر کردن تلاشم، تا سایه اش رو کمرنگ تر و دستش رو کوتاه ترکنم. زورش زیاده. منابعش هم همینطور. نا برابریم و نمی تونم انکارش کنم. گاهی توی دلم بهش بد وبیراه میگم. دروغ چرا، بیشتر وقتها. اگر اثری ازش در کاری که میکنم باشه. مجبورم تحملش کنم. جای سختی گیر کردم. ولی باید خوب تحمل کنم و باید در این تحملم صبور باشم وخصوصا منصف. ‏
فکر می کنم که هیچ آدمی بی دلیل در راه زندگی آدم دیگه قرار نمی گیره. امروز حدس زدم که چه کارمایی را دارم تجربه میکنم. خدایا گرفتم پیامت رو. ازت قدرت و استقامت میخوام تا به خوبی این مرحله رو پشت سر بگذارم. می دونم که اگر ذهنم رو متمرکز کنم به طرف مقابل، به جهات منفی، انرژیم رو از دست میدم. باید دنبال خودم بگردم. چرایی هم نداره. خدایا کمک کن نسبت بهش بدون قضاوت و مثبت باشم و در مورد خودم سختگیر. می دونم که فقط اینجوریه که می تونم از این صحنه به خوبی بگذرم. ‏
.
.
دیشب یاد این بیت حافظ افتادم که " چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم --- که دل بدست کمان ابروییست کافرکیش" و فکر کردم که مصرع اولش با تغییری که در عنوان پست دادم، میشه حکایت حالِ شغلیِ من.‏

7 comments:

  1. پریسا من موافق این موضع نیستم که اصلا نباید قضاوت کرد. مگه میشه دنیا بدون قضاوت، اگه اینطوری بود که دیگه خوب و بد معنی نداشت. خواه نا خواه خود ما هم توسط دیگران قضاوت میشیم. مهم درست قضاوت کردن و قضاوت منصفانه است و پرهیز از "پیش" داوریه نه پرهیز از داوری. خود من گاهی اوقات که سعی میکردم طبق این گفته قضاوت نکنیم کار کنم بیشتر و بیشتر انرژی منفی میگرفتم. با خودم فکر کردم دیدم قضاوت کردن اصولا چیز بدی نیست و نتیجه مثبت هم داره به شرطی که همه جوانب رو در نظر بگیرم و در مورد چیزی که اطلاعی ندارم قضاوت نکنم نه اینکه اصلا قضاوت نکنم. اینطوری نتیجه بهتری گرفتم

    ReplyDelete
  2. من هم فکر میکنم دنیا بدون قضاوت غیر ممکنه. من بارها سعی کردم ولی به یک روز هم نکشیده نتونستم از دنیای قضاوت بیرون بیام. ولی خب انکار نمیکنم که دنیای جالبتری باید باشه دنیای بی قضاوت . حداقل همچین چشم اندازی داره. خوب و خوش باشی و موفق تو این تلاشت

    ReplyDelete
  3. همین که بدون قضاوت و نگرش منفی برخورد می کنی یعنی اعتماد به نفس کامل. درست ترین راه را انتخاب کرده ای فقط در مقابلش محکم باش بگذار قدرتت رو حس کنه.
    در ضمن باید به جای قضاوت احساسی با هوشمندی از او شناخت پیداکنی.

    ReplyDelete
  4. سلام
    من ممکنه همهی پستای وبلاگتون رو نخونده باشم و حافظه م هم خوب نباشه...اما تا جایی پستای وبلاگتون رو خوندم و حافظه دارم .....
    توجه کردین که تقریبا اولین باره که تو وبلاگتون جملاتی خدا رو مخاطب قرار دادین(جدا از اینکه از این جملات میشه فهمید که واقعا چقدر این موضوع فکرتون رو مشغول کرده و تو ذهنتون بزرگ شده)اما ....جالبه برای اولین بار هم که این اسم اومده دنبالش "کمکم کن" اومده....و اینکه پیام خدا که البته باعث عذاب هم شده رو گرفتین!
    تقریبا همه همین جور هستند....
    آیا تو همه آرامش زیبایی و قشنگی پست های قبلیتون ..نمیتونست به عنوان پیامی از خدا تلقی بشه پیامب که به جای وازه کمک پشت خدا وازه ی تشکر رو بیاره....
    ....
    گاهی وقتا از اینکه هیچ جوابی به کامنت هام نمیدین ناراحت میشم...مثل دفعه قبل!احساس میکنم از کامنت گذاشتن من ناراحت میشین!واقعا این احساس رو دارم.....
    در ضمن مطمئنم شما از پس اون مشکل به خوبی بر خواهید آمد.....

    ReplyDelete
  5. سلام خلیل
    من جواب کامنتت رو در پست قبلی دادم و اتفاقا چون بلاگر رفتارش اخیرا طبیعی نیست و گاهی کامنت ها رو می بلعه، یک کپی هم ازش نگه داشتم. (خوشبختانه) که در دنباله ی پست قبلی میگذارمش.‏
    من از کامنتهایت ناراحت نمی شوم
    هیچ، خوشحال هم می شوم. هر کامنتی منو خوشحال میکنه، خصوصا کامنتهای تو که خودت بارها اشاره کردی که از دنیای بیست سالگی نگاه میکنی.‏
    بهرحال متاسفم که ناراحت شده ای.‏
    نکته ای که بنظرت اومده در مورد استفاده از عبارت خدا، برام جالب بود. نمی دونم اینجور که میگی هست یا نه و اگر هست چرا. ولی ممنونم از اینکه ابرازش کردی.‏‏ همینطور از اینکه ناراحتیت رو با این وضوح گفتی.‏
    موفق باشی دوستِ من!‏

    ReplyDelete
  6. می دونم که اگر ذهنم رو متمرکز کنم به طرف مقابل، به جهات منفی، انرژیم رو از دست میدم.

    جمله ات رو برای تکرار واسه خودم اینجا کپی کردم. از محمد می خوام که برام خوشنویسیش کنه تا به اتاق خوابم بزنم.
    جمله بینظیری بود. هیچ وقت اینجوری به موضوع نگاه نکرده بودم. ممنون

    ReplyDelete
  7. Parisa jan motasefam ke kesi intor fekret ra mashghool kardeh vali ba khodet sakhtghiri nakon,tabiatan karat ra ba nahayat deghat anjam bedeh vagharneh in shakhs bishtar meidoon mighirad vali etemad be nafs ra az dast nadeh.

    ReplyDelete