Tuesday, January 4, 2011

2011

برای ما تعطیلی ندارها، تعطیلی های دو هفته ی پیش یعنی خیلی تعطیلی. خوب هم بود. استراحت داشت، تفریح و دیدارِ دوستان و رسیدگی به کارهای ناتمام هم داشت. با این وجود گذشت. سال دو هزار و ده گذشت. سال دو هزار و یازده شروع شد و اینهم می گذرد. حتما زودتر از دو هزار و ده، چون به پای ‏خرگوش می رود. امیدوارم سالی با صلح و آرامشِ بیشتر، برای مردمِ بیشتری، روی این سیاره ی کوچک باشد.‏
.
بخواهم یا نخواهم دیگه عادت کردم که در اول ژانویه سال نو میشه. هنوز میگم و قبول دارم که بهترین وقت شروع سال، همان نوروز عزیز است و شروع بهار. دوستش دارم. اما سالی که من با آن زندگی می کردم دو هزار و ده بود که شد دو هزار و یازده. امسال دیدم که تغییر سال را در نیمه شب سی و یک دسامبر، پذیرفته ام. دیگه فکر نمیکنم که این سال مسیحی ست یا هجری. نوروز یواش یواش برام تبدیل شده به جشنی ایرانی برای آغاز بهار و یک سال. بهارش مال من هست ولی سالش دیگه مال من نیست. کما اینکه بارها فراموش میکنم که امسال سال هزار و سیصد و چند بود و چند میشه. اینجوریه که آدم ها یواش یواش عوض میشن. به آرامی تغییر میکنم و مقاومتی در برابرش ندارم. ولی حواسم بهش هست. حواسم هست. ‏

10 comments:

  1. مریم مامان آواJanuary 4, 2011 at 10:49 AM

    عیدتون مبارک و راست میگی..چه خوبه که سال نوی ما با شروع بهار شروع میشه

    ReplyDelete
  2. خوبه. خیلی خوبه این حست!

    ReplyDelete
  3. ممنونم مریم جان!‏

    جلیله جان، سالها طول کشید تا به این حس رسیدم. به ‏حضور بدون مقاومت. هنوزهم دایمی نیست. ولی می شناسمش.‏

    ReplyDelete
  4. اول از همه تسلیت می گم بهت. امیدوارم روحش شاد و راحت باشه.
    و دوم این که خیلی خوبه که تغییر رو می پذیری. بعضی ها با چنگ و دندون می خوان به گذشته بچسبن. دوگانگی بار سنگینیه. هر چی کمترش کنی راحت تری.

    ReplyDelete
  5. ممنونم نازنین جان!‏

    ReplyDelete
  6. نفراول حرفهای معمولیJanuary 4, 2011 at 2:51 PM

    سال نو مبارک
    ولی انصافا که شروع سال ما درایران بهترین و منطقی ترین زمان برای آغاز یک سال تازه است برای من امسال تجربه ژانویه تجربه ای نو و متفاوت بود درمیان انبوه آدمهایی که درخیابان امده بودند تا جامهایشان را به هم بکوبند و نورافشانی ببینند و با هم شمارش معکوس را برای شروع سال بگویند من از ته قلب دعای تحویل سال را برای خودم زمزمه کردم و ارزوی سالی که در آن حال همه ادمها از بد به خوب و از خوب به عالی تحول پیدا کند

    ReplyDelete
  7. الهی آمین نفر اول جان!‏

    ReplyDelete
  8. هنوز وبلاگت رو می خونم ولی یه مدتیه که مثل اون اولا حالم رو جا نمیاره
    چرا؟
    خداحافظ
    زنبورستان

    ReplyDelete
  9. ولی من هیچ حسی نسبت به این عوض شدن سال نداشتم. اصلا" دوستش نداشتم. فکر نمیکردم مال منه.

    ReplyDelete