Wednesday, March 16, 2011

جادوی صبح

آخرِ شبه و فردا قراره که دوستِ موشی بیاد خونه مون و باهم بازی کنن.
میگه: مامان، چقدر شب میکشه؟
می فهمم منظورش اینه که شب چقدر طول میکشه.
میگم: مثل همیشه. تا ما بخوابیم و بیدار بشیم و صبح بیاد.
میگه: مامان، مَجیک* میشه که صبح میاد؟
میگم: چرا مجیک؟ همیشه بعد از شب، صبح میشه دیگه.
میگه: آخه شب که ما خوابیم، نمی دونیم چطوری صبح میاد.
.
Magic *

1 comment:

  1. نازی...دل کوچولوش صبر نداشته که صبح بشه دوستشو ببینه

    ReplyDelete