Tuesday, December 23, 2008

معجزه

ديشب سريال يوسف رو مي ديديم. يوسف، در کودکيش، معجزاتی رو نشون ميداد. معجزه شايد نه ولی هر دعايی که ميکرد برآورده ميشد. برای سرسبزی زمين دعا کرد، باران آمد. کسی که ميخواست دست روش بلند کنه، دستش خشک شد، و وقتی يوسف بخشيدش، و برايش دعا کرد، دستش دوباره خوب شد. بيماری که همه فکر ميکردند خوب نميشه، با دعای يوسف بلند شد و ايستاد. ديگران به او ميگفتند که خدای تو، تو را خيلی دوست دارد چون دعايت را برآورده مي کنه. و او ميگفت، خدای من همه را دوست دارد. تو هم اگر از او بخواهی، خدا اجابت ميکند.ه
با وجود اينکه علم در زمان ما، هر روز ناشدنی هايی را شدنی ميکنه ولی من دوست دارم نيرو يا نيروهايی رو که خارج از قايده و قانونهای شناخته شده، دست به کار ميشن و نشدنی رو شدنی ميکنن. دوست دارم که ازش بشنوم و بهش فکر کنم و اميد داشته باشم. اميد به اينکه در جايی که راهی ديگه نيست، دری از غيب ميتونه باز بشه. ه
ديشب بعد از سريال از روشی پرسيدم که نظرش درباره ی معجزه چيه. اولش کمی شوخی کرد که بستگی داره چه معجزه ای باشه. مثلا اگر معجزه اينه که موشی شيطونی نکنه و آروم بشينه، نه ممکن نيست. گفتم نه مثل همين اتفاقی که توی فيلم افتاد و يوسف اون آقا رو خوب کرد. گفت خوب من آدم علمی هستم بنا براين اينجوری فکر ميکنم که وقتی يوسف براش دعا ميکرد، انرژی خوبش روی حال اون آقا اثر گذاشت. گفتم اون آقا که به خدای يوسف اعتقاد نداشت و خودش همش ميگفت من مردنی هستم. گفت به خداش اعتقاد نداشت ولی جوری که يوسف با خداش حرف ميزد و دعا ميکرد، روش اثر گذاشت.ه
خوشم نمياد که همه چيز دو دوتا چهار تا باشه. دوست دارم که مثل قديمها دستی از غيب بياد و مریض رو شفا بده. ه
خوشم نمياد علم سرش رو تو هر سوراخی بکنه و دست معجزه رو ببنده.ه
...
شب کريسمس هم نزديکه. کريسمس شب معجزه است. تولد مسيح خودش معجزه ای بود و مسيح هم معجزه ی هستی و شفا را با خودش داشت. شب کريسمس رو هم دوست دارم. اين شبها، وقتی نصفه شب بيدار ميشم و درختمون رو با چراغهاش و سايه های زيبايی که روی ديوار و سقف درست کرده، ميبينم، خوشم مياد و به همه ی آدمهايی فکر ميکنم که در اين شبها در انتظار معجزه ای هستند. در سالهای اولی که اينجا بوديم با اکراه و فقط بخاطر خوشحالی روشی درختی را سرهم ميکرديم اما الان ديگه منهم به دلم اجازه دادم که دراين جشن شاد باشه. در اين شب، که گروه زيادی از مردم دعا ميکنن، حتما انرژی قوی و خوبی در کره ی زمين در جريان خواهد بود. امشب خيلی ها با خدا حرف ميزنن و آرزو ميکنن. کوچکترها و بزرگترها. همه ی دعاها مستجاب و تولد مسيح که يکی از انسانهای ارزشمند بود، برای همه ی مردم جهان مبارک باد. ه

پ ن
نشد که از شب يلدا بنويسم که خوشبختانه سال به سال هم داره پر رونق تر ميشه. در شب يلدای ما هم معجزه ای رخ دا د.همه با وجود سرفه، انار خورديم و حالمون بدتر که نشد هيچ، سرفه هامون بهتر هم شد. اگرچه برام کمی عجيب بود که چند نفر شب يلدا رو بهم تبريک گفتن ولی چه اشکالی داره که دليلی برای شادی پيدا کنيم. شادی از رسيدن زمستانی ديگر.ه

1 comment:

  1. منم به معجزه اعتقاد دارم و فراتر از اون معتقدم همه ي آدما ميتونن با ايمانشون معجزه كنن.
    آره كريسمس هم شب مقدسيه چون مسيج كه سمبل عشقه در اون شب بدنيا مياد. كريسمست مبارك

    ReplyDelete