Wednesday, November 19, 2008

رز بنفش

هوا سرد شد و بوته های رز ديگه گل ندادند. فکر کرديم که ديگه فصل گل تمامه و بايد تا بهار صبر کنيم. ه
هوا کمی گرم شد. بعضی از رزها زنده شدن و غنچه کردن. چه خوب بود. رز بنفش قشنگ منهم که دير به دير گل ميده و خيلی خيلی طول ميکشه که غنچه اش باز بشه، دو تا غنچه داد. يکی بزرگ و ديگری کوچک. هر روز صبح که روشی را به مدرسه ميبردم، بهش نگاه ميکردم و خوشحال ميشدم و در انتظار بودم تا باز بشه و در وبلاگ ازش بنويسم. فکر ميکردم که بنويسم همه ی هستی گلها شکفتن و رستنه و هيچ سرمايی نااميدشون نميکنه. صبر ميکنن و تا کمی هوا فرصت نفس کشيدن داد، سبز ميشن و قد ميکشن. با خودم ميگفتم که پس چرا دل من بايد سرد بمونه از سرمای تموم شده. چرا بايد از سرمايی که ديگه نيست بلرزم و در لحظه های گرم زندگی نشکفم. ه
هوا دوباره سرد شد. و اينبار حسابی سرد شد. بعضی از غنچه ها به گل نشسته بودن ولی رز بنفش هنوز آغوشش رو باز نکرده بود. امروز ديدم که رنگ غنچه اش تيره شده و سرش پايين افتاده. رفتم و از جلو نگاهش کردم و بهش دست زدم. گلبرگهای رويی کلفت شده بودند. معلوم بود که تلاش کرده بودن تا گلبرکهای تويِی رو از سرما حفظ کنن. غنچه های ديگری هم خشکيده بودن. مثل غنچه رز زردی که اونرو هم خيلی دوست داريم. کم گل ميده ولی بوی مست کننده ای داره. بوی گل در اينجا کيمياست، اونهم گلی که بوی رزهای ايران رو بده. گلبرگهای رويی اونهم تيره و کلفت شده بود. ه

اگر چه که نشد پستی با نويد باز شدنش بنويسم. اگر چه که دلم از خشکيده شدنش گرفت. باز هم خواستم که در موردش بنويسم. هم از دلتنگی باز نشدنش، هم از قدردانی برای دوباره غنچه کردنش، هم از اميد و انتظار برای بهاری که در اون از خواب زمستونی در بياد و دوباره بشکفه. ه
اينجا عکسی از اولين گلش که شکفت گذاشتم. گلی که اينقدر باز شدنش طول کشيده بود که تقريبا نااميد شده بوديم.ه


2 comments:

  1. چه گل زیبایی. گل همین پنج روز و شش باشد

    ReplyDelete
  2. che roze zibayee. dast shoma va babayee dard nakone. dele adam baz mishe.

    ReplyDelete