Friday, December 12, 2008

مامان تمام وقت و خرمالوها

امروز خونه ام. مادر حالش سنگينه و توانايی اداره ی موشی و خونه رو نداشت. روشی هم خونه است. سرفه های او هم در حد اجرای سولو شده و فکر کردم که بهتره خصوصی برای خودمون بخونه. اگر يک فرشته الان بگه آرزوت چيه. بگو تا برآورده کنم، ميگم آرزو ميکنم که کسی توی خونه مون سرفه نکنه. نه ميگم اصلا کسی توی دنيا سرفه نکنه.ه
###
امروز مامان تمام وقت شده ام و با خودم فکر ميکنم که مامان تمام وقت تومنی دو زار با مامان نيمه وقت که من هستم فرق ميکنه. هر روزِ بچه ای مثل موشی، يک پروژه است با تعدادی هدف مشخص و برنامه. وقتی روز رو کامل با خودت بگذرونه، کاری رو خودت شروع و تمام ميکنی. ولی وقتیکه عصری خسته و کوفته بيايی و کار نصفه نيمه ی يکی ديگه رو تحويل بگيری، بهتر از اين نميشه که بچه ات بعد از دو سال و پنج ماه، هنوز دايپر داره و شبها حداقل دو بار رو احضارت ميکنه.ه
###
بعد از شستن ظرفهای ناهار، رفتم تا کاری برای خرمالوهای توی يخچال بکنم. چند وقت پيش بابايی کلی خرمالو گرفته بود. من تقريبا هر روز يکی خوردم. ولی چون جز من مشتری ديگری ندارن و تقريبا بيست تايی مونده بودن که پوستشون هم خراب و تيره شده بود. ميدونستم که گوشتشون هنوز سالمه ولی ديدن قيافه اش ناراحتم ميکرد، مخصوصا که ممکن بود ديگران توهينی هم به خرمالوهای عزيزم بکنن. خلاصه، بعد از تر و تميز کردن آشپزخانه، گفتم خرمالوها رو همشون رو بيارم، پوست بکنم، خورد کنم و بگذارم باشه تا اون منظره ی زشت، رو ضمن حقظ خرمالوها، از بين ببرم. هر کدوم رو که پوست کندم، در حاليکه داشتم فکر ميکردم که برخلاف اون پوست تيره و خراب، داخلش چه رسيده و شادابه، به جای خورد کردن، خوردم. بعدی و بعدی و بعدی. به خودم آمدم و نگاه کردم که کاسه ای که قرار بود توش خرمالوهای پوست کنده و خورد شده باشد، هنوز خاليست ولی در ظرف خرمالوها فقط هفت خرمالو باقيمانده و من در حاليکه هنوز خرمالوها را تحسين ميکنم که چطور با پوست خراب شده، گوشت شاداب و سالم دارند، در فکر درست کردن آب جوش و نباتی هستم که شايد به شکم سفت شده ام کمکی بکند.ه

9 comments:

  1. آخ. این سرفه رو نگو. از دوشنبه دارم باهاش سر میکنم. خوب شدنی هم نیست که نیست. البته من هر روز رفتم سرکار و همکارهام رو به مقدار زیادی مستفیذ کردم. من هم خرمالو دوست دارم.

    ReplyDelete
  2. چقدر به بچه ها خوش گذشته با مامان تمام وقت

    ReplyDelete
  3. آخ که من میمیرم واسه این مامان تمام وقت بودن. ایشالا که سرفه های همه بخصوص مادر به زودی خوب شه.

    ReplyDelete
  4. آخ که من میمیرم واسه این مامان تمام وقت بودن. ایشالا که سرفه های همه بخصوص مادر به زودی خوب شه.

    ReplyDelete
  5. بابایی شما مدل بابای من خرید کردن! البته بابای من با انگور یاقوتی این کار رو می کرد :)ه

    امیدوارم که سرماخورده ها زودی خوب شن

    ReplyDelete
  6. تو این مریضی ها و سرماخوردگی، این سرفه کردنها طاقت فرساست. انگار این سرفه ها میشند نماد سوهان روی روح بودن و عذاب وجدان و درد و نکنه خوب نشه و کی خوب میشه و اینها. سخته.
    من هم خرمالو خیلی دوست دارم ولی یک کاسه رو تا به حال امتخان نکردم.

    ReplyDelete
  7. ايشالا زودتر خوب شيد.اينقد قشنگ وصف اين خرمالو خوردنت رو گفتي که منم هوس خرمالو کردم.

    ReplyDelete
  8. واي سرفه كه نگو. ميدوني چكار كن ميگن هر شب يه قاشق مرباخوري عسل به بچه هاي بالاي يك سال در رفع سرفه موثره

    ReplyDelete
  9. سرفه ها کمی بهترن. اگرچه هنوز هستن.ه
    ممنونم از همه تون.ه

    ReplyDelete